پارت37فصل2
پارت37فصل2
جینز
خواستم برم یه سر به کوک و ا.ت بزنم ولی دیدم
جینا پشت در وایساده دستشو گرفتم بردمش پشت بیمارستان
جینا: عمو چیکار میکنی
جینز: من عموت نیستم
جینا: اتفاقی افتاده
جینز: نقشه بعدیت چیه میخوای چه بلایی سرشون بیاری
جینا: عمو جان
جینز: گفتم که عموت نیستم از خراب کردن زندگی پسرم دست بکش فکر میکنی اگه زندگیشونو خراب کنی بازم میتونی جونگکوک و بدست بیاری اون خیلی ا.ت رو دوست داره ا.ت هم همینطور اونا الان یه بچه هم دارن تو چطور دلت میاد اینجوری بهشون آسیب بزنی ها
جینا: اخه
جینز: تو اگه جونگکوک دوست داری از خراب کردن زندگیش دست بکش
جینا: یه لحظه صبر کن
جینز: ولم کن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
ا.ت:جینا الان کجاست
کوک:جینا الان خونست درو روش قفل کردم خونه رسیدم حسابشو میرسم
ا.ت:ولی اینجا بود
کوک: کجا
ا.ت: پشت در بود
کوک:واقعا دیدیش
ا.ت: مطمئنم
کوک: الان میرم نگاه میکنم
ا.ت: کوک پیشم بودی دیگه بمون
کوک: باشه پیشتم
👩🏻⚕️: سلام خانم حالتون خوبه
ا.ت: بله ولی یه حسی دارم
کوک: چه حسی داری
👩🏻⚕️: من میدونم الان بهتون میگم
ا.ت: من چیزیم شده
کوک: نه عزیزم الان خانم دکتر میگه
👩🏻⚕️: خانم شما باردارین خواستیم ازتون یه آزمایش بگیریم بعد از این آزمایشا فهمیدیم که شما باردارین
ا.ت: یعنی چی
کوک: خانم دکتر راست میگید
#کوک
#فیک
#سناریو
جینز
خواستم برم یه سر به کوک و ا.ت بزنم ولی دیدم
جینا پشت در وایساده دستشو گرفتم بردمش پشت بیمارستان
جینا: عمو چیکار میکنی
جینز: من عموت نیستم
جینا: اتفاقی افتاده
جینز: نقشه بعدیت چیه میخوای چه بلایی سرشون بیاری
جینا: عمو جان
جینز: گفتم که عموت نیستم از خراب کردن زندگی پسرم دست بکش فکر میکنی اگه زندگیشونو خراب کنی بازم میتونی جونگکوک و بدست بیاری اون خیلی ا.ت رو دوست داره ا.ت هم همینطور اونا الان یه بچه هم دارن تو چطور دلت میاد اینجوری بهشون آسیب بزنی ها
جینا: اخه
جینز: تو اگه جونگکوک دوست داری از خراب کردن زندگیش دست بکش
جینا: یه لحظه صبر کن
جینز: ولم کن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
ا.ت:جینا الان کجاست
کوک:جینا الان خونست درو روش قفل کردم خونه رسیدم حسابشو میرسم
ا.ت:ولی اینجا بود
کوک: کجا
ا.ت: پشت در بود
کوک:واقعا دیدیش
ا.ت: مطمئنم
کوک: الان میرم نگاه میکنم
ا.ت: کوک پیشم بودی دیگه بمون
کوک: باشه پیشتم
👩🏻⚕️: سلام خانم حالتون خوبه
ا.ت: بله ولی یه حسی دارم
کوک: چه حسی داری
👩🏻⚕️: من میدونم الان بهتون میگم
ا.ت: من چیزیم شده
کوک: نه عزیزم الان خانم دکتر میگه
👩🏻⚕️: خانم شما باردارین خواستیم ازتون یه آزمایش بگیریم بعد از این آزمایشا فهمیدیم که شما باردارین
ا.ت: یعنی چی
کوک: خانم دکتر راست میگید
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۷.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.