عشق شکست ناپذیرم:)
امروز از مدرسه یه مهمونی بزرگ برگذار شده بود برای اینکه مدیر تعویض شده بود تو تصمیم گرفتی اون لباس چاک دارت رو بپوشی(عکس👆)
از زبان مایکی(دورایاکی کوچولو)
من با دراکن موخواستم برم ولی لباس نداشتم
*زنگ زدن
_کن چین لباس ندالم
&برو بخر:/
_تنها؟
&کار دارم شرمنده
_اوکی
مایکی رفت بیرون و یک کت و شلوار خیلی خوشگل به چشمش خورد(عکس👆)
ساعت۱۸:۰۰ در حال آرایش کردن و مرتب کردن موهات
ا.ت:خب راه بیفتم
*از پله ها رفتن پایین
ا.ت:مامان من رفتم بای
مامان:خداحافظ
ا.ت یه تاکسی گرفت و راه افتاد
مایکی:
خب اینم موهام واو چ جذابی شدم مردن جذبم شوید من شکست ناپذیر جذابم وای دیرم شد
مایکی کتش رو پوشید و راه افتاد
""""""""جلو در از زبان ا.ت"""""""""
واو مدیر جدید خیلی پولدار حتما
رفتم داخل چ جای با کلاسی میرم جلو و هیناتا و تاکه رو میبینم میرم کنار اونا حرف میرنم که یک پسر میاد پشت من از من بلند تر بود
پسره:اوه بچها سلام
تاکه:اما کو؟
پسره:اوه اون خونه کنار دراکن موند
هیناتا:اوه بحث رو باز نکن
پسره خندید و اومد تو جمع ما
پسره:گشنمه اینا دورایاکی ندارن ؟
تا اینکه چشمش به من افتاد
پسره: به چه بزرگشم دارن هوی تو دختره اسمت چیه؟
ا.ت:من؟
پسره:آره تو
ا.ت: ا.ت ف.ت هستم شما؟
پسره: من مایکی ام فرمانده تومان
ا.ت:خوشوقتم
پسره:همچنین لیدی
مدیر جدید پای میکروفون: سلام بچهااا من مدیر جدید هستم برای اینکه جشن شور و شوق بیشتری داشته باشه یه دنس میریم آهنگ رو پخش کن
(بچها میتونید با اهنگ بی کلامfairytale گوش کنید)
آهنگ پخش شد همه رفتن وسط همون پسره اومد جلو گفت:پس خانوم ا.ت افتخار رقص؟
ا.ت:ا.ه حتما
دستش رو گرفتی و رفتی وسط لمساش گذم بود وقتی دستش به کمرت خورد لرزی به ستون فقراتت افتاد حس خوبی داشت گونه هات یکم قرمز شد دستش تو دستات بود قدم هاتون باهم همزمان بود رقصتون با اهنگ یکی پسر تورو سمت خودش کشید و بیشتر به خودش نزدیک کرد خم شد دم گوشت گف: ذهنم رو میخونی؟ خیلی خوبه لمس کردنت باعث آرامشه
تو هم مثل آلبالو شده بودی و گفتی:م...مرسی
پسره نیشخدی زد خم شد صورتتون دو اینچ فاصلش بود خیلی لهم نزدیک بودید هردوتاتون تشنه هم چشمات رو بستی در انتظار بوسه پسر لباش رو روی لبای صورتیت گذاشت و همو بوسیدید بعد از دو دیفه که هنه از رقص متوقف شدن شما هم از بوسه جدا شدید
مایکی: بوسمو ازت گرفتم حتما خودتم میگیرم
بعد پسر دستش رو از کمرم برداشت و رفت کنار بقیه تمام مدت چشماش رو من بود
-------_______-------______------________
پارت دو ؟؟؟
از زبان مایکی(دورایاکی کوچولو)
من با دراکن موخواستم برم ولی لباس نداشتم
*زنگ زدن
_کن چین لباس ندالم
&برو بخر:/
_تنها؟
&کار دارم شرمنده
_اوکی
مایکی رفت بیرون و یک کت و شلوار خیلی خوشگل به چشمش خورد(عکس👆)
ساعت۱۸:۰۰ در حال آرایش کردن و مرتب کردن موهات
ا.ت:خب راه بیفتم
*از پله ها رفتن پایین
ا.ت:مامان من رفتم بای
مامان:خداحافظ
ا.ت یه تاکسی گرفت و راه افتاد
مایکی:
خب اینم موهام واو چ جذابی شدم مردن جذبم شوید من شکست ناپذیر جذابم وای دیرم شد
مایکی کتش رو پوشید و راه افتاد
""""""""جلو در از زبان ا.ت"""""""""
واو مدیر جدید خیلی پولدار حتما
رفتم داخل چ جای با کلاسی میرم جلو و هیناتا و تاکه رو میبینم میرم کنار اونا حرف میرنم که یک پسر میاد پشت من از من بلند تر بود
پسره:اوه بچها سلام
تاکه:اما کو؟
پسره:اوه اون خونه کنار دراکن موند
هیناتا:اوه بحث رو باز نکن
پسره خندید و اومد تو جمع ما
پسره:گشنمه اینا دورایاکی ندارن ؟
تا اینکه چشمش به من افتاد
پسره: به چه بزرگشم دارن هوی تو دختره اسمت چیه؟
ا.ت:من؟
پسره:آره تو
ا.ت: ا.ت ف.ت هستم شما؟
پسره: من مایکی ام فرمانده تومان
ا.ت:خوشوقتم
پسره:همچنین لیدی
مدیر جدید پای میکروفون: سلام بچهااا من مدیر جدید هستم برای اینکه جشن شور و شوق بیشتری داشته باشه یه دنس میریم آهنگ رو پخش کن
(بچها میتونید با اهنگ بی کلامfairytale گوش کنید)
آهنگ پخش شد همه رفتن وسط همون پسره اومد جلو گفت:پس خانوم ا.ت افتخار رقص؟
ا.ت:ا.ه حتما
دستش رو گرفتی و رفتی وسط لمساش گذم بود وقتی دستش به کمرت خورد لرزی به ستون فقراتت افتاد حس خوبی داشت گونه هات یکم قرمز شد دستش تو دستات بود قدم هاتون باهم همزمان بود رقصتون با اهنگ یکی پسر تورو سمت خودش کشید و بیشتر به خودش نزدیک کرد خم شد دم گوشت گف: ذهنم رو میخونی؟ خیلی خوبه لمس کردنت باعث آرامشه
تو هم مثل آلبالو شده بودی و گفتی:م...مرسی
پسره نیشخدی زد خم شد صورتتون دو اینچ فاصلش بود خیلی لهم نزدیک بودید هردوتاتون تشنه هم چشمات رو بستی در انتظار بوسه پسر لباش رو روی لبای صورتیت گذاشت و همو بوسیدید بعد از دو دیفه که هنه از رقص متوقف شدن شما هم از بوسه جدا شدید
مایکی: بوسمو ازت گرفتم حتما خودتم میگیرم
بعد پسر دستش رو از کمرم برداشت و رفت کنار بقیه تمام مدت چشماش رو من بود
-------_______-------______------________
پارت دو ؟؟؟
۴.۶k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.