اسارت درزندان فرشته!²
اسارتدرزندانفرشته!²
Part Fourteen(14)
~
_ نه... ولی خیلی حس خفنی داشت!
_ خفن؟!
خب البته منم قبلا از این کلمات تو مکالمه استفاده میکردم. ولی کریستینا از این کلمات خوشش نمیاد. یه بار فقط بخاطر استفاده از "ایول" ٣٠ تا ترکه خوردم.
_ هیچ وقت جلوی رئیس از این کلمه استفاده نکن! سعی کن اصلا استفاده نکنی!
_ چرا؟!
صورتش نشون نمیداد که چیزی میدونه پس لازم دیدم توضیح بدم: «اگه نمیخوای تنبیه شی و تو باند موندگار باشی باید تو حرف زدنت دقت کنی.» اسلحه رو روی میز گذاشت و رو به روم وایساد. حدود ١۵ سانت ازم کوتاهتره پس سرشو بالا گرفت. با نگاه سرد تو تخم چشام نگا کرد و گفت: «پس چرا تنبیهم نمیکنی؟ آموزش من دست توعه!» کمی سرمو پایین بردم و صورتمو نزدیکش کردم: «خیلی دلت میخواد جای ٣٠ تا ترکه پشت پاهات تا یه هفته عذابت بده؟!» دستاش رو روی سینم گذاشت. تعجب میکنم که این پسر چنین اندام ظریف ولی قدرتمندی داره!
_ هیع... تو خیلی دلرحمتر از اینی که بهترین شکنجهگر شرق آسیا باشی!
پوزخند زدم و گفتم: «اگه اون روی منو ببینی میفهمی چرا همیشه سعی میکنم آروم و دل رحم باشم!»
*یکماهبعد*
امروز قراره کریس شخصا هنری رو بسنجه.
تو دفتر کارش که تازه داره پرتوهای نور خورشید رو جذب میکنه رو صندلی چرمی لم داده و منتظره. منم سمت راستش دست به دیوار تکیه زدم. به ساعت دایرهای و چوبی بالای در ورودی نگاه میکنم. "۶:۵۵" هنری فقط ۵ دقیقه دیگه فرصت داره تا معمای بالای تختشو حل کنه.
خب دوستان من زندم ولی اینترنتم اصلا آنتن نمیده که پارت بزارم
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#فیک
Part Fourteen(14)
~
_ نه... ولی خیلی حس خفنی داشت!
_ خفن؟!
خب البته منم قبلا از این کلمات تو مکالمه استفاده میکردم. ولی کریستینا از این کلمات خوشش نمیاد. یه بار فقط بخاطر استفاده از "ایول" ٣٠ تا ترکه خوردم.
_ هیچ وقت جلوی رئیس از این کلمه استفاده نکن! سعی کن اصلا استفاده نکنی!
_ چرا؟!
صورتش نشون نمیداد که چیزی میدونه پس لازم دیدم توضیح بدم: «اگه نمیخوای تنبیه شی و تو باند موندگار باشی باید تو حرف زدنت دقت کنی.» اسلحه رو روی میز گذاشت و رو به روم وایساد. حدود ١۵ سانت ازم کوتاهتره پس سرشو بالا گرفت. با نگاه سرد تو تخم چشام نگا کرد و گفت: «پس چرا تنبیهم نمیکنی؟ آموزش من دست توعه!» کمی سرمو پایین بردم و صورتمو نزدیکش کردم: «خیلی دلت میخواد جای ٣٠ تا ترکه پشت پاهات تا یه هفته عذابت بده؟!» دستاش رو روی سینم گذاشت. تعجب میکنم که این پسر چنین اندام ظریف ولی قدرتمندی داره!
_ هیع... تو خیلی دلرحمتر از اینی که بهترین شکنجهگر شرق آسیا باشی!
پوزخند زدم و گفتم: «اگه اون روی منو ببینی میفهمی چرا همیشه سعی میکنم آروم و دل رحم باشم!»
*یکماهبعد*
امروز قراره کریس شخصا هنری رو بسنجه.
تو دفتر کارش که تازه داره پرتوهای نور خورشید رو جذب میکنه رو صندلی چرمی لم داده و منتظره. منم سمت راستش دست به دیوار تکیه زدم. به ساعت دایرهای و چوبی بالای در ورودی نگاه میکنم. "۶:۵۵" هنری فقط ۵ دقیقه دیگه فرصت داره تا معمای بالای تختشو حل کنه.
خب دوستان من زندم ولی اینترنتم اصلا آنتن نمیده که پارت بزارم
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#فیک
۵.۳k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.