part3
ا.ت:باشه عزیزم.راستی تکالیفت رو نوشتی؟
جونگی:آره مامان با خاله نوشتم.
ا.ت:آفرین پسر گلم.
سریعاً رفتم و از توی جیب کیفم شکلاتی رو که برای جونگی گرفته بودم رو اوردم و بهش دادم.
جونگی:مرسی مامانننننن
ا.ت:خواهش میکنم.
بورام:ا.ت بیا این نودلهارو درست کن
ا.ت:باشه اومدم
رفتم و توی کاسه ها آب جوش ریختم و نودل هارو آوردم.
جونگی:اوممم مرسی مامی
ا.ت :خواهش
بورام:مرسی اونی
خودم و بچها شاممون رو خوردیم و خوابیدیم.
(فردا صبح)
{ویو ا.ت}
هووومم.بیدار شدم و رفتم خوراکی جونگی رو براش توی کیفش گذاشتم.
ا.ت:جونگی....جونگی شی....بیدار شو
جونگی:مامانن...هومم.خوابم میاد
ا.ت:جونگی مدرسه داری.
جونگی:او،اومدم
ا.ت:عزیزم برو دست و صورتت رو بشور دستشوییت رو برو بیا صبحونه بخوریم.
جونگی:باشه مامان.صبحونه چی داریم؟
ا.ت:املت با سبزی
جونگی:باشه
جونگی رفت و دست و صورتش رو شست
بورام:صبح بخیر ات
ا.ت:صبح توام بخیر
بورام:جونگی کجاست؟
ا.ت:رفتدست شویی.
بورام:باشه...
کپی ممنوع🚫
جونگی:آره مامان با خاله نوشتم.
ا.ت:آفرین پسر گلم.
سریعاً رفتم و از توی جیب کیفم شکلاتی رو که برای جونگی گرفته بودم رو اوردم و بهش دادم.
جونگی:مرسی مامانننننن
ا.ت:خواهش میکنم.
بورام:ا.ت بیا این نودلهارو درست کن
ا.ت:باشه اومدم
رفتم و توی کاسه ها آب جوش ریختم و نودل هارو آوردم.
جونگی:اوممم مرسی مامی
ا.ت :خواهش
بورام:مرسی اونی
خودم و بچها شاممون رو خوردیم و خوابیدیم.
(فردا صبح)
{ویو ا.ت}
هووومم.بیدار شدم و رفتم خوراکی جونگی رو براش توی کیفش گذاشتم.
ا.ت:جونگی....جونگی شی....بیدار شو
جونگی:مامانن...هومم.خوابم میاد
ا.ت:جونگی مدرسه داری.
جونگی:او،اومدم
ا.ت:عزیزم برو دست و صورتت رو بشور دستشوییت رو برو بیا صبحونه بخوریم.
جونگی:باشه مامان.صبحونه چی داریم؟
ا.ت:املت با سبزی
جونگی:باشه
جونگی رفت و دست و صورتش رو شست
بورام:صبح بخیر ات
ا.ت:صبح توام بخیر
بورام:جونگی کجاست؟
ا.ت:رفتدست شویی.
بورام:باشه...
کپی ممنوع🚫
۷.۹k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.