رمان دلبر وحشی
#دابر_وحشی_پارت_۴۷
_مامان بابا!
اشک شوق توی چشم هام پدیدار شد.
انگار سال هاست ندیدمشون
انگار خیلی وقته دلتنگشونم
_ستایش
انقدر اسمشو بلند گفتم که گوش خودمم درد گرفت.
+کجا بودی تو
چند ماه ول کردی رفتی حالام تیر خورده برگشتی؟
_من.. من تیر خوردم؟؟؟
پوکر نگاهم کرد
_کی بهم تیر زد؟ چجوری تیر خوردم؟
+مگه من اونجا بودم عقل کل
لبخند دندون نمایی زدم.
رفتن بیرون و یه سری دیگه اومدن داخل
شایان و آرش و....دایی؟؟؟؟؟
اها یادم رفته بود برای کارهاش بهم نیاز داره
اخمی کردم و نگاهشون کردم.
_چیشده؟
همشون پوکر نگاهم کردن
از نگاهشون این جمله میبارید
«اسکل تیر خوردی خودتم میدونی چرا سوال میکنی احمق»
از قیافه هاشون خندم گرفته بود.
سعی کردم قیافمو جدی نگه دارم ولی نشد پقی زدم زیر خنده
شایان: اینم از دست رفت. مطمئنی چیزی به سرت نزدن
همین جور داشتم میخندیدم
شایانم خندش گرفته بود
ولی آرش و دایی مثل برج زهرمار اونجا با اخم نگاه میکردن.
شایان با خنده گفت:
-مثلا تو تیر خوردی؟ تو ک از منم سالم تری
بالشتی به سمت شایان پرت کردم
که جاخالی داد.
_خرس گنده نشسته اینجا میخنده
با پوزخندی گف:
-کی به کی میگه...
.............
یکم طنز کنیم رمانو دپرس شدم😑😂
کپیواصکیممنوعه
_مامان بابا!
اشک شوق توی چشم هام پدیدار شد.
انگار سال هاست ندیدمشون
انگار خیلی وقته دلتنگشونم
_ستایش
انقدر اسمشو بلند گفتم که گوش خودمم درد گرفت.
+کجا بودی تو
چند ماه ول کردی رفتی حالام تیر خورده برگشتی؟
_من.. من تیر خوردم؟؟؟
پوکر نگاهم کرد
_کی بهم تیر زد؟ چجوری تیر خوردم؟
+مگه من اونجا بودم عقل کل
لبخند دندون نمایی زدم.
رفتن بیرون و یه سری دیگه اومدن داخل
شایان و آرش و....دایی؟؟؟؟؟
اها یادم رفته بود برای کارهاش بهم نیاز داره
اخمی کردم و نگاهشون کردم.
_چیشده؟
همشون پوکر نگاهم کردن
از نگاهشون این جمله میبارید
«اسکل تیر خوردی خودتم میدونی چرا سوال میکنی احمق»
از قیافه هاشون خندم گرفته بود.
سعی کردم قیافمو جدی نگه دارم ولی نشد پقی زدم زیر خنده
شایان: اینم از دست رفت. مطمئنی چیزی به سرت نزدن
همین جور داشتم میخندیدم
شایانم خندش گرفته بود
ولی آرش و دایی مثل برج زهرمار اونجا با اخم نگاه میکردن.
شایان با خنده گفت:
-مثلا تو تیر خوردی؟ تو ک از منم سالم تری
بالشتی به سمت شایان پرت کردم
که جاخالی داد.
_خرس گنده نشسته اینجا میخنده
با پوزخندی گف:
-کی به کی میگه...
.............
یکم طنز کنیم رمانو دپرس شدم😑😂
کپیواصکیممنوعه
۴.۷k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.