وقتی هردوتون مافیا بودید پارت شونزدهم
وقتی هردوتون مافیا بودید پارت شونزدهم
ویو جیمین
یونگی مینهو رو هل داد ا.ت بلند کرد
@یونگی:برید سریعتر
+ولم کن هیونگ
@خفه شو
+گفتم ولم کنن(داد)
که بادیگارد ها اومدن
؟!: بگیردشونن (داد)
بادیگارد ها اومدن سمت ما که ا.ت از دست یونگی فرار کرد داشت اون ها رو میزد که جیهوپ و کوک هم بهش اضافه شدن
@همینجوری نگاه نکن جیمین بزنتشون
_باشع باشه
منم سمتشون حمله کردن یونگی از فرصت استفاده کرد و یه مایع بیهوشی وارد گردنش کرد ماشین ما دقیقا زیر پنجره بود پس مین هو که بیهوش شده بود رو پرت کرد رو سقف ماشین خودش هم پرید پایین ماشین و روشن کرد و رفت
بیست مین بعد ویو ا.ت
داشتیم هنوز هم دعوا میکردیم که صدا ماشین تو حیاط اومد و بعدش صدای بوق که نامجون از تو هندزفری ها گفت
#سریع سوار بشید ...بدویید
_شما برید بعد من میام
+اما...
_برووو (داد)
اول کوک پرید از پنجره بعد جیهوپ
+جیمین بیا با هم بریم
_اینحوری گیر میافتیم ا.ت برو
+اما....
_بهم اعتماد کن ... برو
ویو جیمین
ا.ت از پنجره خودشو پرت کرد رو ماشین
+جیمین بیا(داد)
سریع سمت پنجره دویدم رفتم رو نرده ها که سوزشی پشتم احساس کردم
ویو ا.ت
جیمین اومد بپره که یکهو افتاد پایین رفتم سمتش دیدم تیر بهش خوره
+جیمین نه نه جیمینننن (داد)
+یونگی هیونگ کمک کن
یونگی سریع از ون پیاده شد و کوک رفت جا فرمان نشست جیمین رو بلند کرد و آورد داخل
پرش زمانی به خونه
رسیدیم خونه که نامجون دکتر رو خبر کرد جیمین بردیم تو اتاق دکتر بعد از بیست دقیقه از اتاق اومد بیرون
+چیشد آقای دکتر ؟!
& متاسفانه...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN##fake
ویو جیمین
یونگی مینهو رو هل داد ا.ت بلند کرد
@یونگی:برید سریعتر
+ولم کن هیونگ
@خفه شو
+گفتم ولم کنن(داد)
که بادیگارد ها اومدن
؟!: بگیردشونن (داد)
بادیگارد ها اومدن سمت ما که ا.ت از دست یونگی فرار کرد داشت اون ها رو میزد که جیهوپ و کوک هم بهش اضافه شدن
@همینجوری نگاه نکن جیمین بزنتشون
_باشع باشه
منم سمتشون حمله کردن یونگی از فرصت استفاده کرد و یه مایع بیهوشی وارد گردنش کرد ماشین ما دقیقا زیر پنجره بود پس مین هو که بیهوش شده بود رو پرت کرد رو سقف ماشین خودش هم پرید پایین ماشین و روشن کرد و رفت
بیست مین بعد ویو ا.ت
داشتیم هنوز هم دعوا میکردیم که صدا ماشین تو حیاط اومد و بعدش صدای بوق که نامجون از تو هندزفری ها گفت
#سریع سوار بشید ...بدویید
_شما برید بعد من میام
+اما...
_برووو (داد)
اول کوک پرید از پنجره بعد جیهوپ
+جیمین بیا با هم بریم
_اینحوری گیر میافتیم ا.ت برو
+اما....
_بهم اعتماد کن ... برو
ویو جیمین
ا.ت از پنجره خودشو پرت کرد رو ماشین
+جیمین بیا(داد)
سریع سمت پنجره دویدم رفتم رو نرده ها که سوزشی پشتم احساس کردم
ویو ا.ت
جیمین اومد بپره که یکهو افتاد پایین رفتم سمتش دیدم تیر بهش خوره
+جیمین نه نه جیمینننن (داد)
+یونگی هیونگ کمک کن
یونگی سریع از ون پیاده شد و کوک رفت جا فرمان نشست جیمین رو بلند کرد و آورد داخل
پرش زمانی به خونه
رسیدیم خونه که نامجون دکتر رو خبر کرد جیمین بردیم تو اتاق دکتر بعد از بیست دقیقه از اتاق اومد بیرون
+چیشد آقای دکتر ؟!
& متاسفانه...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN##fake
۳.۵k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.