H̷i̷s̷ ̷e̷y̷e̷♱(P²³)
پارت 23
منم پشت سرش رفتم اون طبقه 8 رو فشار داد منم طبقه 18
میخواست باهام لجبازی کنه...
اون بخاطر من زخمی شده و اگه اون نبود من الان مرده بودم...
اسانسور رسید طبقه 8 ولی من خارج نشدم.
جئون بهم نگاه کرد اما من نه...
هنوز منو نشناخته...
اسانسور رسید طبقه 18
من اول خارج شدم و جئون پشت سرم.
ا. ت: کارتو بزن
جئون:( یه لبخندی فاکر )
ا.ت و کوک وارد اتاق شدن کوک دوباره لامپا رو خاموش کرد و کتشو گذاشت رو پشت صندلی...
ا. ت: پیرهنتو در بیار...
جئون: ببخشید؟
ا. ت: گفتم پیرهنتو در بیار
جئون: اگه در میارم چی؟
ا. ت : بابا تو چه مرگته از اول که منو دیدی بهم سلام میکنی درد و دل میکنی باهام براید استایل بغلم میکنی خود به خود سرد میشه سپرم میشی که اون پسره بهم اسیب نرسونه منم چون عاشقتم دارم این کارا رو میکنم چون بهت مدیونم...
چون اگه تو الان نبودی من زنده نبودم..( همه داد)
جئون: تو الان چی گفتی؟ عاشقمی؟
ا. ت: ( نفس نفس )نه!بشین سر جات باید زخمتو ضد عفونی کنم
از کمد حموم مستر همون جعبه رو دراوردم.
دکمه های پیرهنشو تا اخر باز کرد ولی تا کمر کشید پایین. و به ا. ت پشت کرد و رو تخت نشست...
ا. ت : اروم باش ا. ت.
ا. ت شروع به ضدعفونی کردن کرد و باند پیچی
بعد 10 مین
جئون :بهت دروغ گفتم...
ا. ت: چی؟ چیو؟
جئون : بهم خیانت کرده و از پشت بهم خنجر زده...
#jung_kook_we_love_you
#Next_person_is_not_needed
#کنسرت_bts_درایران
منم پشت سرش رفتم اون طبقه 8 رو فشار داد منم طبقه 18
میخواست باهام لجبازی کنه...
اون بخاطر من زخمی شده و اگه اون نبود من الان مرده بودم...
اسانسور رسید طبقه 8 ولی من خارج نشدم.
جئون بهم نگاه کرد اما من نه...
هنوز منو نشناخته...
اسانسور رسید طبقه 18
من اول خارج شدم و جئون پشت سرم.
ا. ت: کارتو بزن
جئون:( یه لبخندی فاکر )
ا.ت و کوک وارد اتاق شدن کوک دوباره لامپا رو خاموش کرد و کتشو گذاشت رو پشت صندلی...
ا. ت: پیرهنتو در بیار...
جئون: ببخشید؟
ا. ت: گفتم پیرهنتو در بیار
جئون: اگه در میارم چی؟
ا. ت : بابا تو چه مرگته از اول که منو دیدی بهم سلام میکنی درد و دل میکنی باهام براید استایل بغلم میکنی خود به خود سرد میشه سپرم میشی که اون پسره بهم اسیب نرسونه منم چون عاشقتم دارم این کارا رو میکنم چون بهت مدیونم...
چون اگه تو الان نبودی من زنده نبودم..( همه داد)
جئون: تو الان چی گفتی؟ عاشقمی؟
ا. ت: ( نفس نفس )نه!بشین سر جات باید زخمتو ضد عفونی کنم
از کمد حموم مستر همون جعبه رو دراوردم.
دکمه های پیرهنشو تا اخر باز کرد ولی تا کمر کشید پایین. و به ا. ت پشت کرد و رو تخت نشست...
ا. ت : اروم باش ا. ت.
ا. ت شروع به ضدعفونی کردن کرد و باند پیچی
بعد 10 مین
جئون :بهت دروغ گفتم...
ا. ت: چی؟ چیو؟
جئون : بهم خیانت کرده و از پشت بهم خنجر زده...
#jung_kook_we_love_you
#Next_person_is_not_needed
#کنسرت_bts_درایران
۲۳.۷k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.