بد بوی مدرسه پارت ۲۱
بد_بوی_مدرسه
#part_21
تو شب بود صدای عاح و ناله میومد...(ذهناتونو با اسید بشورید😂📿)
پاشدم ک دیدم جنی تو خواب داره تکون میخوره..
فهمیدم داره کابوس میبینه.....
صداش زدم ولی پا نمیشد و همش میگفت عوضی چطور تونستی تنهام بزاری...
یعنی کیو میگفت؟؟؟؟
کوک:جنی... پاشووو... جنیی..
یهو بلند شد و بغلم کرد
ا/ت:جونگکوک هق لطفا هق تنهام هق نزار...
کوک:باشه جنی من اینجام
ا/ت:چطور.. هق.. تونستی تنهام بزاری ها
کوک:چی میگی جنی من همین امروز دیدمت...
ا/ت:عوضی.. هق.. چطور.. نتونستی.. هق منو بشناسی ها
کوک:جنی تو تب داری حالت خوب نیست هزیون میگی..
ا/ت:از بغلش اومد بیرون و یه سلی زدم تو صورتش..
من حالم خوبه عوضی..
واقعا منو نشناختی؟؟؟
کوک:مطمئنم حالت خوب نیستت
آخه من چرا باید تورو بشناسم؟؟
میرم بیرون تو هم بخواب صبح ک بهتر شدی باهم حرف میزنیم...
پاشدم رفتم بیرون و یه بطری سوجو خوردم و به ا/ت فکر میکردم....
تو فکر ا/ت بودم ک خوابم برد...
"ا/ت"
بخودم اومدم و فهمیدم چیکار کردم...
ا/ت:وای چرا اینطوری شد...
قرار نبود ب این زودی همه چیزو بفهمه من میخواستم قدم قدم پیش برم....
حالا من صبح چجور این گندی ک زدمو جمع کنم؟؟
تو فکر کوک بودم ک خوابم برد.....
*صبح_ا/ت*
از خواب بیدار شدم...
#مَلڪہ_خُماࢪے
https://abzarek.ir/service-p/msg/1154227
لینک ناشناس
#part_21
تو شب بود صدای عاح و ناله میومد...(ذهناتونو با اسید بشورید😂📿)
پاشدم ک دیدم جنی تو خواب داره تکون میخوره..
فهمیدم داره کابوس میبینه.....
صداش زدم ولی پا نمیشد و همش میگفت عوضی چطور تونستی تنهام بزاری...
یعنی کیو میگفت؟؟؟؟
کوک:جنی... پاشووو... جنیی..
یهو بلند شد و بغلم کرد
ا/ت:جونگکوک هق لطفا هق تنهام هق نزار...
کوک:باشه جنی من اینجام
ا/ت:چطور.. هق.. تونستی تنهام بزاری ها
کوک:چی میگی جنی من همین امروز دیدمت...
ا/ت:عوضی.. هق.. چطور.. نتونستی.. هق منو بشناسی ها
کوک:جنی تو تب داری حالت خوب نیست هزیون میگی..
ا/ت:از بغلش اومد بیرون و یه سلی زدم تو صورتش..
من حالم خوبه عوضی..
واقعا منو نشناختی؟؟؟
کوک:مطمئنم حالت خوب نیستت
آخه من چرا باید تورو بشناسم؟؟
میرم بیرون تو هم بخواب صبح ک بهتر شدی باهم حرف میزنیم...
پاشدم رفتم بیرون و یه بطری سوجو خوردم و به ا/ت فکر میکردم....
تو فکر ا/ت بودم ک خوابم برد...
"ا/ت"
بخودم اومدم و فهمیدم چیکار کردم...
ا/ت:وای چرا اینطوری شد...
قرار نبود ب این زودی همه چیزو بفهمه من میخواستم قدم قدم پیش برم....
حالا من صبح چجور این گندی ک زدمو جمع کنم؟؟
تو فکر کوک بودم ک خوابم برد.....
*صبح_ا/ت*
از خواب بیدار شدم...
#مَلڪہ_خُماࢪے
https://abzarek.ir/service-p/msg/1154227
لینک ناشناس
۲۵.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.