مرا برای روز مبادا

مرا برای روز مبادا . . .

کنار بگذار . . .

مثل مسافرخانه ای متروکه ام . . .

در جاده ای سوت و کور . . .

یک روز خسته از راه می رسی . . .

و جز آغوش من برایت پناهی نیست . . .
دیدگاه ها (۴)

هـمـیـشـه‍ چـیـزے هـسـتـــ ...کـه‍ تـو را یـادم بـیـاو...

بیدار می شوی ...به خودت صبح بخیر می گویی ...برای خودت چای می...

خانمی مقابل گل فروشی ایستاد ...او می‌خواست دسته گلی برای ماد...

از گابریل گارسیا می پرسند: اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای ...در...

⁨⁨⁨⁨⁨چندثانیه ایاز حال و هوای بچه های دهه هشتادی و نودی که ه...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط