از گابریل گارسیا می پرسند

از گابریل گارسیا می پرسند:

اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای ...

درباره امید به زندگی بنویسی ...

چه می نویسی ؟

گفت: 99 صفحه رو خالی میذارم...

صفحه ی آخر ...

سطر آخر می نویسم ...

"یادت باشه دنیا گرده ...

هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی ...

شاید در نقطه شروع باشی ...
دیدگاه ها (۳)

خانمی مقابل گل فروشی ایستاد ...او می‌خواست دسته گلی برای ماد...

مرا برای روز مبادا . . .کنار بگذار . . .مثل مسافرخانه ای متر...

ﻣﯽ روی ...و ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺎران ﻣﻲ ﺑﺎرد ...ﺑﻲ آﻧﻜﻪ ﺣﺘﻲ ...ﻳﻚ وﺟﺐ ا...

زندگی باید کرد ...گاه با یک گل سرخ ...گاه با یک دل تنگ ...گا...

سناریو دراکو یا هری

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط