Part 52

Part 52

کوک : گگگ

ات: گگگگگ

تهیونگ و لیا: 😐😐😐


ات : اهممم خب مبارکهههه

لیا : مرسی

ات : شیطون بگو ببینم چند ماهشه

لیا : ۴ ماه

ات : هه ۴ ماههه حساباتم بهم ریخت

لیا : خنده **

کوک : دادا چطوری راضیش کردی

تهیونگ: خب من اصلا راضیش نکردم یه شب شد فردا صبح بالا آورد منم فهمیدم بابا شدم


کوک : مسخره

کوک : خب پروسه رو بگو

تهیونگ: خب کردمش دیگه پروسه میخوای برو پورن هاب ببین

ات : هه هه هه نمک دون

کوک : اره اصلا خیلی ایده بدیهه

تهیونگ: نه ولی ببین قشنگ میری سرچ میکنی و .......

ات : تهیونگ میام میزنمتاااا

تهیونگ: مگه بده دارم بهش آموزش میدم

ات : نمیخواد من خودم یادش میدم

کوک : یادم میدی خب بیا بده😈😈

ات : اهمم تهیونگ داشتی میگفتی

تهیونگ : خنده **

کوک : گوگولی من خودم بلدم

ات : گگگ خب منم بلدم

کوک : افرین

لیا : ات بیا ولشون کن پسرن دیگه

تهیونگ : مگه ما پسرا چمونه

لیا : اسکلین


ات : حق حق


تهیونگ: حوصلمون سر رفته بیان جرعت حقیقت بازی کنیم

لیا : هوم ولی چیز بد ندین چون من بشه دارم

تهیونگ: وای خدا الهی من قربونتون تو برم

ات : یاد بگیر

کوک : وا من که همیشه قربون صدقت میرمم که

ات : خب الانم برو

کوک : نمیرم

ات : نرو

کوک : عشقم شکر خوردم

ات : بیشتر بخور

کوک : خوردم

ات: نوش جونت

کوک : هعیی

ات: میخوای گریه کنی خب گریه کن بی ادب

کوک : من... گریه ... نه مرد که گریه هیققق نمونه هیقققق

ات : خدا تمام مریض هارو شفا بده

کوک : اتتتت

ادامه دارد