دیانا:خوانواده ارسلان اومدن و بعداز احوال پرسی و پذیرایی
دیانا:خوانواده ارسلان اومدن و بعداز احوال پرسی و پذیرایی خوانواده ها با هم آشنا شدن و قرار شد دو هفته دیگه نامزدی بگیریم و یه سال بعد عقد و عروسی
ارسلان: همه چی به خوبی پیش رفت و مهمونی تموم شد و رفتیم خونه
دیانا:زنگ زدم به نیکا و کلی باهاش حرف زدم و همه چیو گفتم
(بچه ها موافقین تو پارت ۵۰ تمومش کنم و رمان بعدی رو بزارم ؟
ارسلان: همه چی به خوبی پیش رفت و مهمونی تموم شد و رفتیم خونه
دیانا:زنگ زدم به نیکا و کلی باهاش حرف زدم و همه چیو گفتم
(بچه ها موافقین تو پارت ۵۰ تمومش کنم و رمان بعدی رو بزارم ؟
۱۵.۰k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.