Part39
Part39
کوک ویو
یهو دیدم ا. ت داره ازم فاصله میگیره داشت میرفت عقب که یهو وایستاد و شروع کرد ناله کردن از بین پاهاش داشت خون میومد خیلی هل شده بودم
ا. ت: اه اها ای ایییییی اه ب... ب.. بچه م.. بچم
تهیونگ: یهو دیدم ا. ت داره ناله میکنه اسله رو از رو سر کوک برداشتم و دویدم سمتش ولی کوک زود تر از من رسید دیدم ا. ت میگه بچم
.. نک.. نکنه از.. کوک... نه نه امکان نداره
کوک: چ...چی.....شده عشقم
ا. ت: کو....ک تروخدا بچم اه
کوک: ب.. بچم دیدم داره درد میکشه براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین شما شاگرد کل راهو ناله میکرد و جیغ میزد با تمام سرعت میرفتم و همزمان دستای سردو خونی ا. ت تو دستم بود هنوز تو شک بودم و متوجه نمیشدم ... بچم.... بچه من یعنی ا. ت
ا. ت: ک... کوک
کوک: جانم چیزی شده یکم دیگه تحمل کنی میرسیم
ا. ت: م.. من ح... حاملم
کوک: یهو پامو گذاشتم رو تورموز و ا. ت جیغ بلندی زد
چ.. چیزی
از کیییی
کوک ویو
یهو دیدم ا. ت داره ازم فاصله میگیره داشت میرفت عقب که یهو وایستاد و شروع کرد ناله کردن از بین پاهاش داشت خون میومد خیلی هل شده بودم
ا. ت: اه اها ای ایییییی اه ب... ب.. بچه م.. بچم
تهیونگ: یهو دیدم ا. ت داره ناله میکنه اسله رو از رو سر کوک برداشتم و دویدم سمتش ولی کوک زود تر از من رسید دیدم ا. ت میگه بچم
.. نک.. نکنه از.. کوک... نه نه امکان نداره
کوک: چ...چی.....شده عشقم
ا. ت: کو....ک تروخدا بچم اه
کوک: ب.. بچم دیدم داره درد میکشه براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین شما شاگرد کل راهو ناله میکرد و جیغ میزد با تمام سرعت میرفتم و همزمان دستای سردو خونی ا. ت تو دستم بود هنوز تو شک بودم و متوجه نمیشدم ... بچم.... بچه من یعنی ا. ت
ا. ت: ک... کوک
کوک: جانم چیزی شده یکم دیگه تحمل کنی میرسیم
ا. ت: م.. من ح... حاملم
کوک: یهو پامو گذاشتم رو تورموز و ا. ت جیغ بلندی زد
چ.. چیزی
از کیییی
۶۷.۸k
۲۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.