خاطره

خاطره
p: 7

*ویو ا.ت*
داشتم با رایا بازی میکردم که بهم گفتن ملکه ای مادر گفته صیغه اول تهیونگ. بره تو اتاقش رایا رو بغل کردم و رفتم اونجا و گفتم

اینجا چخبره؟
~باز این نخود هر اش امد
باید باشم سمن ملکه ام پیری
~تو که پسر به دنیا نمیاری پس کار ایناست
ببخشینا ولی شما خیلی غلط میکنی
_ا.ت.... مادر من معذرت میخام ا.ت برو بیرون
دوباره شانسمو امتحان میکنم
~منظورت چیه؟

*ویو ا.ت*
رایادادم به ندیمه و رفتم نشستم رو پای تهیونگ و ل. ب. ام. و رو ل. ب. ا. ش گذاشتم و ب. و. س. ی. د. م و ازش جدا شدم سرمو بردم تو. گردنش گفتم

نباید تنها باشیم
_بیرین بیرون
~دختره ای عوضی(زیر لب و رفتن بیرون)

*پیگه اسمات نمینویسم شاید تو کامنتا بزارم *

(۲ماه بعد)

(صبح)

*ویو تهیونگ*
از خواب بیدار شدم رفتم لباسامو پوشیدم و رفتم دیدم چندتا از ندیمه ها و ا.ت دارن با رایا بازی میکنن لبخندی زدم رفتم که گفتن جلسه داریم خسته شده بودم ولی رفتم نشستم رو تخت که ملکه مادر گفت

(علامت صیغه ها∆)

~امپراطور قرارمونو یادت رفته اگر دختر بیاره باید از اینجا بره
∆امپراطور من مادرم ۶پسر داره منم ژنم به مادرم رفته
~امپراطور شما نباید اونکارو میکردن
به شما هیچ ربطی نداره
~تو دیگه دهنتو ببند (رفت یه سیلی بهش زد)
چرا؟ از من بدت میاد؟
~نه فقط نخود هر اش میشی
اینو جای تعریف میگیرم
∆دختر....
(یهو دلش درد گفت افتاد بیهوش شد)
_به یه طبیب بگین بیاد (عربده)(عر زدنمون نشه؟ 🐥)

<یادم نمیاد ">

" ایشون باردارن و به احتمال زیاد پسره
∆ما باید یه کاری کنیم بچش بمیره(اروم پیش خودشون)
دیدگاه ها (۲)

کسایی که فیک مینویسن برام کامنت بزارین میخام بخونمشون👉🏻👈🏻🤏🏻

خاطره p: 8*۸ماه بعد*+یعنی چیه ~یادته که گفتیم اگر دختر بیاری...

خاطره p: 6 من... دوسش دارم اوپا &اره منم باور کردم من ازش ب...

خاطره p: 5_الان باید ملکه ام بشی +نمیخام _تو وارث منو تو شکم...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

تکپارتی درخواستی اسمات از ته ته

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط