خاطره
خاطره
p: 5
_الان باید ملکه ام بشی
+نمیخام
_تو وارث منو تو شکمت داری
+از کجا معلوم که پسره؟
_ببین یه قرار اگر بچه پسر بود بچمو بهم میدی و میری ولی اگر دختر بود هم خودت هم دخترت باهم از اینجا میرن
+باشه
_خوبه.... برو حاضرشو
+برا چی
_مراسم عروسی
*ویو ا.ت*
حاضر شدم مجبور بودم که لبخند بزنم ولی هیچکس نمیدونست که تو دلم خونه دلم میخاست بگم من نمیخام اینجوری باشم تعظیم کوچیک کردم و بعدش ۳ بار کاملا خم شدم اونم همیطور(به حضرت بنگتن تو جومونگ دیدم👈🏻👉🏻)
(۱هفته بعد)
؟ تروخدا وایسین
+نمیخام
؟ برا بچتون خطرناکه
+اگر بچه من باشه هیچی براش خطرناک نیست
؟ به امپراطور میگم
+بگو
_اینجا چخبره؟
؟ امپراطور ایشون دیشون حوصلشون سر رفته و همش میدوعه
_مستی؟
+ناح
§کره الاغ خو وایسا
_چی
+نگو
§گره خره حالت چطوره (میره پیشش)
+عرررر لیلی خوبی توله مار
§تو چی کره خر مارو باش
_یه لحظه اینجا چخبره
§نباید شوهر میکردی اصلا بدون اجازه منو جیمین
+نگو که
§گوه خوردم (فرار میکنه)
+پدصگ اخه با بردار من
§غلط خوردم
(علامت جیمین&)
&به به ابرشکلاتی خوبی
+اوپا(پرید بغلش)
_اینجا چخبره
&شما
_امپراطور و شوهر ا.تم
&چی تو ازدواج کردی😡
+برات توضیح میدم (همه چیزو براش میگه)
&مرتیکه چهل تیکه دیواری کوتاه تر از خواهر من پیدا نکردی؟
_اولن دست حرف بزن دومن من امپراطورم هرکاری دلم بخاد میتونم بکنم
p: 5
_الان باید ملکه ام بشی
+نمیخام
_تو وارث منو تو شکمت داری
+از کجا معلوم که پسره؟
_ببین یه قرار اگر بچه پسر بود بچمو بهم میدی و میری ولی اگر دختر بود هم خودت هم دخترت باهم از اینجا میرن
+باشه
_خوبه.... برو حاضرشو
+برا چی
_مراسم عروسی
*ویو ا.ت*
حاضر شدم مجبور بودم که لبخند بزنم ولی هیچکس نمیدونست که تو دلم خونه دلم میخاست بگم من نمیخام اینجوری باشم تعظیم کوچیک کردم و بعدش ۳ بار کاملا خم شدم اونم همیطور(به حضرت بنگتن تو جومونگ دیدم👈🏻👉🏻)
(۱هفته بعد)
؟ تروخدا وایسین
+نمیخام
؟ برا بچتون خطرناکه
+اگر بچه من باشه هیچی براش خطرناک نیست
؟ به امپراطور میگم
+بگو
_اینجا چخبره؟
؟ امپراطور ایشون دیشون حوصلشون سر رفته و همش میدوعه
_مستی؟
+ناح
§کره الاغ خو وایسا
_چی
+نگو
§گره خره حالت چطوره (میره پیشش)
+عرررر لیلی خوبی توله مار
§تو چی کره خر مارو باش
_یه لحظه اینجا چخبره
§نباید شوهر میکردی اصلا بدون اجازه منو جیمین
+نگو که
§گوه خوردم (فرار میکنه)
+پدصگ اخه با بردار من
§غلط خوردم
(علامت جیمین&)
&به به ابرشکلاتی خوبی
+اوپا(پرید بغلش)
_اینجا چخبره
&شما
_امپراطور و شوهر ا.تم
&چی تو ازدواج کردی😡
+برات توضیح میدم (همه چیزو براش میگه)
&مرتیکه چهل تیکه دیواری کوتاه تر از خواهر من پیدا نکردی؟
_اولن دست حرف بزن دومن من امپراطورم هرکاری دلم بخاد میتونم بکنم
۷.۳k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.