chand Party:
بنگچان:
که با یونا مواجه شدم که با لباس های خیس روی تخت خوابیده بود نگران رفتم سمتش و همین که دستش رو گرفتم با داغی به شدت زیاد بدن یونا مواجه شدم و سریع به دکتر شخصیمون زنگ زدم که بیاد
بنگچان: سلام اقای لی میتونید سریع بیاید یونا حالش بده(نگران)
دکتر لی: بله اقای بنگ تا چند دقیقه ی دیگه اونجام
بنگچان: خوشبختانه اقای لی زود خودش رو رسوند و بردمش به سمت اتاقمون ولی نزاشت من برم داخل و بعد از نیم ساعت بیرون اومد
بنگچان: اقای لی چیشد؟ حالش چطوره؟(نگران)
لی: حالشون خوبه فقط باید استراحت کنند
بنگچان: بله خیلی ممنون
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.