وانشات تهیونگ پارت ۴
_که جیغش رفت بالا یاخدا
_جین هو خوبی چت شد
+داشتم گل هارو نگاه میکردم یه چیزی دستمو لیس زد یه جیغ بلند زدم از شدت ترس رفتم تو بغل تهیونگ
_ج..ج..ین هو
+یه چیزی پشت اون گلست
تروخدا برو ببین چیه من میترسم
_حتی ترسیدنشم کیوته از تو بغلم جم نخرد محکم گرفتمش که توی بغلم احساس امنیت کنه رفتم دیدم پاپیه
(پاپی سگیه که بابای تهیونگ به عنوان کادو ی عروسی برای جین هو گرفته )
+اون که سگه وایی خدا چه سفید کوچولوی
_😁😁😁اون پاپیه پدرم اینو واسه تو گرفته
+چی برای من واقعا
خیلی خوشگله مرسی
_دوسش داری
+اره خیلی عمو کجاست میخام ازش تشکر کنم
×😁😁😁من اینجام کل مدت داشتم نگاتون میکردم
+چی😳
به خودم اومدم از بغلش اومدم بیرون پاپیرو بغلم کردمو گفتم
+مرسی عمو خیلی خوشحال شدم
×خوشحالم که خوشت اومد
(سه روز بعد )
امروز روز عروسی منو ته هست نمیدونم چرا ولی خوشحالم ارایشم تموم شد موهاموهم درست کردن لباسمو پوشیدم الان دیگه تموم شدم
فلش بک به تهیونگ
دل تو دلم نبود که به جین هو بگم دوسش دارم رفتم پشت در و منتظر موندم گیریمور ها اومدن بیرون بلا فاصله رفتم تو وایی خدا انگار دارم یه فرشترو میبینم
+یا تهیونگ ترسیدم چرا اومدی
_ج...ج..ین هو خیلی خوشکلی شدی
+توهم خیلی جذاب شدی تهیونگ
داشت میومد نزدیک ومن میرفتم عقب چسبوندم به دیوار
+ت...تهیونگ😳
_هیییم چیه
+خیلی نزدیکم نشدی
_نه میخام یه چی بهت بگم
+باش بگو
_دوست دارم
+راست میگی
_اره راست میگم بیشتر از اونی که فکر کنی دوست دارم جین هو
+راستش م..منم دوست دارم تهیونگا
داشت نزدیک تر میشد دوتا دستاشو گذاشت رو دایوار ومن الان بیبن دستاش بودم میخاست لبمو ببوسه که در باز شد زودی از جداشد
×ای خدا تهیونگ یکم دیگه تحمل میکردی خوب
$ اینجا چه خبر وایی دختر منو ببین مثل فرشته ها شده
+😢
$ کاش مامانتم این جا بود
_یااا عمو نگاه اشک عشقمو در اوردی
$ چی شد
×بله دیگه بلخره تهیونگ عشقشو اعتراف کرد خوب دیگه بریم
+باش مراسم تموم شد رفتیم توی خونه ی مشترکمون
_خب
+خب چی
_یاااااااا
+😁😁😅ببخشید ولی تهیونگ من نمیتونم
_چرا نمیتونی
+خب من پریودم نمیشه که
_داری شوخی میکنی دیگه نه
+نه شوخی نمیکنم
_هایششش خدا بعدن به حسابت میرسم ولی فعلا بیا میخام بغلت کنم بیبی جونم
+ولی من میخام برم حموم پس نمیتونی
بعد سریع رفتم توی اتاق
_جین هووووو وایسااا بزار توکه بلخره میایی بیرون برات دارم
+😅😅😁😂
_جین هو خوبی چت شد
+داشتم گل هارو نگاه میکردم یه چیزی دستمو لیس زد یه جیغ بلند زدم از شدت ترس رفتم تو بغل تهیونگ
_ج..ج..ین هو
+یه چیزی پشت اون گلست
تروخدا برو ببین چیه من میترسم
_حتی ترسیدنشم کیوته از تو بغلم جم نخرد محکم گرفتمش که توی بغلم احساس امنیت کنه رفتم دیدم پاپیه
(پاپی سگیه که بابای تهیونگ به عنوان کادو ی عروسی برای جین هو گرفته )
+اون که سگه وایی خدا چه سفید کوچولوی
_😁😁😁اون پاپیه پدرم اینو واسه تو گرفته
+چی برای من واقعا
خیلی خوشگله مرسی
_دوسش داری
+اره خیلی عمو کجاست میخام ازش تشکر کنم
×😁😁😁من اینجام کل مدت داشتم نگاتون میکردم
+چی😳
به خودم اومدم از بغلش اومدم بیرون پاپیرو بغلم کردمو گفتم
+مرسی عمو خیلی خوشحال شدم
×خوشحالم که خوشت اومد
(سه روز بعد )
امروز روز عروسی منو ته هست نمیدونم چرا ولی خوشحالم ارایشم تموم شد موهاموهم درست کردن لباسمو پوشیدم الان دیگه تموم شدم
فلش بک به تهیونگ
دل تو دلم نبود که به جین هو بگم دوسش دارم رفتم پشت در و منتظر موندم گیریمور ها اومدن بیرون بلا فاصله رفتم تو وایی خدا انگار دارم یه فرشترو میبینم
+یا تهیونگ ترسیدم چرا اومدی
_ج...ج..ین هو خیلی خوشکلی شدی
+توهم خیلی جذاب شدی تهیونگ
داشت میومد نزدیک ومن میرفتم عقب چسبوندم به دیوار
+ت...تهیونگ😳
_هیییم چیه
+خیلی نزدیکم نشدی
_نه میخام یه چی بهت بگم
+باش بگو
_دوست دارم
+راست میگی
_اره راست میگم بیشتر از اونی که فکر کنی دوست دارم جین هو
+راستش م..منم دوست دارم تهیونگا
داشت نزدیک تر میشد دوتا دستاشو گذاشت رو دایوار ومن الان بیبن دستاش بودم میخاست لبمو ببوسه که در باز شد زودی از جداشد
×ای خدا تهیونگ یکم دیگه تحمل میکردی خوب
$ اینجا چه خبر وایی دختر منو ببین مثل فرشته ها شده
+😢
$ کاش مامانتم این جا بود
_یااا عمو نگاه اشک عشقمو در اوردی
$ چی شد
×بله دیگه بلخره تهیونگ عشقشو اعتراف کرد خوب دیگه بریم
+باش مراسم تموم شد رفتیم توی خونه ی مشترکمون
_خب
+خب چی
_یاااااااا
+😁😁😅ببخشید ولی تهیونگ من نمیتونم
_چرا نمیتونی
+خب من پریودم نمیشه که
_داری شوخی میکنی دیگه نه
+نه شوخی نمیکنم
_هایششش خدا بعدن به حسابت میرسم ولی فعلا بیا میخام بغلت کنم بیبی جونم
+ولی من میخام برم حموم پس نمیتونی
بعد سریع رفتم توی اتاق
_جین هووووو وایسااا بزار توکه بلخره میایی بیرون برات دارم
+😅😅😁😂
۸۳.۰k
۲۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.