♡Crazy of love♡ pt7
♡Crazy of love♡ pt7
دیوانهٔ عشق
(ویو ات)
یکم با هوپی حرف زدم آرومتر شد انگار حسودی کرده بود کیوت...بعدش جیمین و شوگا اومدن کافه پیشمون
§چی شد مشکلی پیش اومده؟
+چی؟نه!چطور مگه؟
§چه میدونم صداتو شنیدم فک کردم اتفاقی افتاده
-حالا بخیالش...بقیه کجان؟
$شاید تو کلاسن
-پس بریم پیششون
+اوهوم بریم
رفتیم که نامجون اومد پیشمون
®چیکار میکردید
§دنبال شما میگشتیم
®اهان
+من باید برم اون پرونده ها رو ببرم دفتر مدیر
§پس منم میام بهت کمک کنم
+باشه مرسی
(ویو جیهوپ)
چرا جیمین الان رفت کمک ات؟نکنه چیزی رو مخفی میکنن...چرا انگار یه حسی بهم دارن...اگه بفهمم ات چیزی رو ازم مخفی میکنه میکشمش (خیلی خب انقدر خشن نباش پسرم)...نکنه با هم رابطه ی دارن...هوففف مغزم گوزیده
(ویو ات)
انگار جیهوپ حسودیش شده....شایدم غیرتی شده...کلا خیلی گیر میده بهم در مورد جیمین نمیدونم چشه
$ات وایسا یه لحظه
+چی شده؟
$زیاد به جیمین نزدیک نشو
+چرا؟
$کلا میگم...حواست باشه حواسم بهت هست
+اوکی
§ات دیر شد نمیای؟
+اومدم
$یادت نره چی گفتم بهت
+باشه بابا
با جیمین رفتیم سر کلاس تا پرونده ها رو برداریم
§چیزی شده؟
+نه چطور مگه؟
§اخه فک کردم با جیهوپ دعوا کردی تازه یجوریم به من نگاه میکرد عصبانی بود و قیافش رفته بود تو هم انگاری داشت تهدیدم میکرد
+نه بابا چی میتونه باشه
انگار جیمین فهمیده بود جیهوپ یکم عصبانیه ولی خب خوشبختانه دلیلشو نمیدونست
ادامه دارد...
دیوانهٔ عشق
(ویو ات)
یکم با هوپی حرف زدم آرومتر شد انگار حسودی کرده بود کیوت...بعدش جیمین و شوگا اومدن کافه پیشمون
§چی شد مشکلی پیش اومده؟
+چی؟نه!چطور مگه؟
§چه میدونم صداتو شنیدم فک کردم اتفاقی افتاده
-حالا بخیالش...بقیه کجان؟
$شاید تو کلاسن
-پس بریم پیششون
+اوهوم بریم
رفتیم که نامجون اومد پیشمون
®چیکار میکردید
§دنبال شما میگشتیم
®اهان
+من باید برم اون پرونده ها رو ببرم دفتر مدیر
§پس منم میام بهت کمک کنم
+باشه مرسی
(ویو جیهوپ)
چرا جیمین الان رفت کمک ات؟نکنه چیزی رو مخفی میکنن...چرا انگار یه حسی بهم دارن...اگه بفهمم ات چیزی رو ازم مخفی میکنه میکشمش (خیلی خب انقدر خشن نباش پسرم)...نکنه با هم رابطه ی دارن...هوففف مغزم گوزیده
(ویو ات)
انگار جیهوپ حسودیش شده....شایدم غیرتی شده...کلا خیلی گیر میده بهم در مورد جیمین نمیدونم چشه
$ات وایسا یه لحظه
+چی شده؟
$زیاد به جیمین نزدیک نشو
+چرا؟
$کلا میگم...حواست باشه حواسم بهت هست
+اوکی
§ات دیر شد نمیای؟
+اومدم
$یادت نره چی گفتم بهت
+باشه بابا
با جیمین رفتیم سر کلاس تا پرونده ها رو برداریم
§چیزی شده؟
+نه چطور مگه؟
§اخه فک کردم با جیهوپ دعوا کردی تازه یجوریم به من نگاه میکرد عصبانی بود و قیافش رفته بود تو هم انگاری داشت تهدیدم میکرد
+نه بابا چی میتونه باشه
انگار جیمین فهمیده بود جیهوپ یکم عصبانیه ولی خب خوشبختانه دلیلشو نمیدونست
ادامه دارد...
۸.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.