جهنم من با او 🍷فصل 1
جهنم من با او 🍷فصل 1
# پارت ۲۶
ویو کوک : ا.ت رفت جلو و گفت ....
ا.ت : بهبه عجب زوجی شوگا جان معرفی نمیکنین ؟ ( نیشخند )
شوگا : ( یه دفعه جدا میشه ) از کی اینجاین ؟ من کیم تو کیی اصلا من کجام ؟ من تورو نمیشناسم ( با تعجب داره خودشو به اون را میزنه )
ا.ت : آها الان ببین کی مخفی کاری میکنه داشتیم میدیدیم این کیه ؟
سونهی : سلام من سونهی هستم .... ا.ت ؟
ا.ت : سونهی خودتی ؟
سونهی : آره باورم نمیشه تویی
شوگا : عروسک همو میشناسین ؟
سونهی : چی میگی شوگا معلومه که میشناسیم ۷ ساله دوستیم الان یه سالی میشه همو ندیده بودیم وای پرنسس ا.ت چقدر دلم برات تنگ شده بود ( میپر بغل ا.ت )
ا.ت : من بیشتر شاهدخت سونهی
سونهی : ببینم با شوگا چه نسبتی داری ؟
شوگا : پسر داییشم
سونهی : واووووو حتی فکرشم نمیکردم دوست پسرم پسر داییه بهترین رفیقم باشه!
ا.ت : همچنین ولی الان باور کنیم
کوک : وای شوگا فک میکردم تو از این عشقولک بازیا بلد نیستی ( وی در حال جر خوردن از خنده )
شوگا : ببند ( پوکر )
سونهی : ا.ت معرفی نمیکنی ؟
ا.ت : آها آره ایشون خرگوش منه
سونهی و کوک : خرگوش ؟
ا.ت : خب دور از شوخی ایشون شوهرمه جئون جونگ کوک
سونهی : کی ازدواج کردی ؟!
ا.ت : قراره نامزد کنیم مگه من میتونم عروسیم رو بدون بهترین دوستم بگیرم ؟ هومم ؟
سونهی : ای کلک دعوت نکنی حق نداری ازدواج کنی از اون گذشته نمیبخشمت ( به بازوی ا.ت میزنه )
ا.ت : آی دستم آروم بزن خو
سونهی : سوسول🙄
کوک : خب شوگا جان بیا ما بریم اتاق داداش ا.ت آقا الکس و دخترا هم برن اتاق ا.ت بدو
شوگا : نمیخوام میخوام با سونهی باشم
کوک : بیا من کارت دارم با اونی دیگه مگه رل نیستی ؟ پس بیا دیگه ( وی درحال کشیدن شوگا )
شوگا : نهههههههه سونهییییییییییی ( درحال چنگ زدن به فرش 😂 )
سونهی و ا.ت : برو رحم نداریم ( دارن از خنده جر میخورن )
ویو ا.ت : کوک با شوگا رفتن اتاق داداش الکس منو سونهی هم رفتیم تو اتاق خودم همین که رسیدیم سونهی گف ...
سونهی : بدو بدو یه آهنگ بوم بوم بزار برقصیم
ا.ت : عالیییییییی چشم
ویو ا.ت : آهنگ رو گذاشتم و شروع به دیوونه بازی کردیم داشتیم میرقصیدیم کهیه دفعه صدای خنده اومد که دیدیم کوک و شوگا داشتن تماشامون میکردن و میخندیدن که با سونهی پریدیم روشون و با جیغ و داد گفتیم ....
ا.ت : به چی میخندین هااااااااا ؟ ( گوش کوک رو گرف )
سونهی : آره راس میگه چرا میخندین ؟ ( تا تونست گوش شوگارو کشید )
کوک و شوگا : آی غلط کردیممممممم گوه خوردین ببخشیننننننن
ا.ت : خوبه خوبه نوش جونتون حالا برین پایین یه شام خوشمزه درست کنین آماده شد بیاین صدامون کنین فهمیدین ؟
( خب اگه میخواین بدونین پسرا چی گفتن لایک کنین شرایت پارت بعد ۲۵ لایک ۱۰ کامنت و ۲ فالوور )
# پارت ۲۶
ویو کوک : ا.ت رفت جلو و گفت ....
ا.ت : بهبه عجب زوجی شوگا جان معرفی نمیکنین ؟ ( نیشخند )
شوگا : ( یه دفعه جدا میشه ) از کی اینجاین ؟ من کیم تو کیی اصلا من کجام ؟ من تورو نمیشناسم ( با تعجب داره خودشو به اون را میزنه )
ا.ت : آها الان ببین کی مخفی کاری میکنه داشتیم میدیدیم این کیه ؟
سونهی : سلام من سونهی هستم .... ا.ت ؟
ا.ت : سونهی خودتی ؟
سونهی : آره باورم نمیشه تویی
شوگا : عروسک همو میشناسین ؟
سونهی : چی میگی شوگا معلومه که میشناسیم ۷ ساله دوستیم الان یه سالی میشه همو ندیده بودیم وای پرنسس ا.ت چقدر دلم برات تنگ شده بود ( میپر بغل ا.ت )
ا.ت : من بیشتر شاهدخت سونهی
سونهی : ببینم با شوگا چه نسبتی داری ؟
شوگا : پسر داییشم
سونهی : واووووو حتی فکرشم نمیکردم دوست پسرم پسر داییه بهترین رفیقم باشه!
ا.ت : همچنین ولی الان باور کنیم
کوک : وای شوگا فک میکردم تو از این عشقولک بازیا بلد نیستی ( وی در حال جر خوردن از خنده )
شوگا : ببند ( پوکر )
سونهی : ا.ت معرفی نمیکنی ؟
ا.ت : آها آره ایشون خرگوش منه
سونهی و کوک : خرگوش ؟
ا.ت : خب دور از شوخی ایشون شوهرمه جئون جونگ کوک
سونهی : کی ازدواج کردی ؟!
ا.ت : قراره نامزد کنیم مگه من میتونم عروسیم رو بدون بهترین دوستم بگیرم ؟ هومم ؟
سونهی : ای کلک دعوت نکنی حق نداری ازدواج کنی از اون گذشته نمیبخشمت ( به بازوی ا.ت میزنه )
ا.ت : آی دستم آروم بزن خو
سونهی : سوسول🙄
کوک : خب شوگا جان بیا ما بریم اتاق داداش ا.ت آقا الکس و دخترا هم برن اتاق ا.ت بدو
شوگا : نمیخوام میخوام با سونهی باشم
کوک : بیا من کارت دارم با اونی دیگه مگه رل نیستی ؟ پس بیا دیگه ( وی درحال کشیدن شوگا )
شوگا : نهههههههه سونهییییییییییی ( درحال چنگ زدن به فرش 😂 )
سونهی و ا.ت : برو رحم نداریم ( دارن از خنده جر میخورن )
ویو ا.ت : کوک با شوگا رفتن اتاق داداش الکس منو سونهی هم رفتیم تو اتاق خودم همین که رسیدیم سونهی گف ...
سونهی : بدو بدو یه آهنگ بوم بوم بزار برقصیم
ا.ت : عالیییییییی چشم
ویو ا.ت : آهنگ رو گذاشتم و شروع به دیوونه بازی کردیم داشتیم میرقصیدیم کهیه دفعه صدای خنده اومد که دیدیم کوک و شوگا داشتن تماشامون میکردن و میخندیدن که با سونهی پریدیم روشون و با جیغ و داد گفتیم ....
ا.ت : به چی میخندین هااااااااا ؟ ( گوش کوک رو گرف )
سونهی : آره راس میگه چرا میخندین ؟ ( تا تونست گوش شوگارو کشید )
کوک و شوگا : آی غلط کردیممممممم گوه خوردین ببخشیننننننن
ا.ت : خوبه خوبه نوش جونتون حالا برین پایین یه شام خوشمزه درست کنین آماده شد بیاین صدامون کنین فهمیدین ؟
( خب اگه میخواین بدونین پسرا چی گفتن لایک کنین شرایت پارت بعد ۲۵ لایک ۱۰ کامنت و ۲ فالوور )
۱۲.۲k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.