چیزی از فرق سرش به سرعت پایین آمد از چشمهایش بیرون زد
چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد. از چشمهایش بیرون زد. گلویش را خراشید و توی دلش فرو ریخت. این شکلِ طبیعیِ چیزی بود، که بعدها فهمید غصه است.
فریبا وفی
از کتابِ ترلان
فریبا وفی
از کتابِ ترلان
- ۲.۳k
- ۲۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط