بیب من برمیگردم
بیب من برمیگردم
پارت : 71
_ اما میل ندارم
+ برو بشین پذیرایی من ناهارم رو خوردم حاضر میشم میریم شرکت
_ چشم
رفتم پذیرایی و روی یه مبل یک نفره نشستم و شروع کردم با دستام بازی کردن
گوشی خانم زنگ خورد یکی از خدمتکارا گوشیشو دادن بعد از یکم حرف زدن خانم عصبانی شد و من نمیدونستم دلیل اعصبانیتش چیه
+ جانگههههه ( داد خیلی خیلی بلند )
سریع بلند شدم و رفتم آشپزخونه
_ بله خانم
+ امروز شرکت نمیتونیم بریم باید بریم مرکز خرید و توهم باید بیای
_ اما خانم چرا من باید بیام
+ چون من امروز به مهمونی خانوادگی دعوت شدم و توهم میبرم
_ خانم واجبه که من بیام
+ میتونی نیای
_ اگه میشه من نیام چون کسی منو نمیشناسه
+ پس میمونی خونه و مواظب همه چی میشی فهمیدی
_ بله خانم
پارت : 71
_ اما میل ندارم
+ برو بشین پذیرایی من ناهارم رو خوردم حاضر میشم میریم شرکت
_ چشم
رفتم پذیرایی و روی یه مبل یک نفره نشستم و شروع کردم با دستام بازی کردن
گوشی خانم زنگ خورد یکی از خدمتکارا گوشیشو دادن بعد از یکم حرف زدن خانم عصبانی شد و من نمیدونستم دلیل اعصبانیتش چیه
+ جانگههههه ( داد خیلی خیلی بلند )
سریع بلند شدم و رفتم آشپزخونه
_ بله خانم
+ امروز شرکت نمیتونیم بریم باید بریم مرکز خرید و توهم باید بیای
_ اما خانم چرا من باید بیام
+ چون من امروز به مهمونی خانوادگی دعوت شدم و توهم میبرم
_ خانم واجبه که من بیام
+ میتونی نیای
_ اگه میشه من نیام چون کسی منو نمیشناسه
+ پس میمونی خونه و مواظب همه چی میشی فهمیدی
_ بله خانم
- ۵۴۴
- ۲۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط