پارت ۱۰
پارت ۱۰
و جونگکوک میره بیرون و ات میره یه دوش ۲۰ مینی میگیره و میاد و یه تیشرت لش سفید و اسلش سفید میپوشه و موهاشم خشک نمیکنه و از شدت خستگی به خاب میره
ساعت ۶
ات ویو
با سنگینی یه چیز روم از خاب پاشدم و دیدم جونگکوک عین بچه ها بغلم کرده و خوابیده خیلییی کیوتههه پدصگگگگ آروم موهاشو ناز میکردم و بوسه ای. به لباش زدم که بیدار شد
ات : ببخشید بیدارت کردم
جونگکوک: هومم عیب نداره( خمیازه )
ات : خب پاشو گشنمه
جونگکوک : صبر کن برات نودل بیارم
ات : مرسی
جونگکوک ؛ هوم خاهش ولی باید از این به بد موهاتو خشک کنی بعد بخابیااا سرما میخورییی
ات : چشم ددی
جونگکوک: من برم بیارم ولی با تو کار دارمااا
و جونگکوک میره و بعد ۲ دیقه با سینی پر از غذا میاد تو سینی غذا شامل سوشی و دوکبوکی و رامیون و جاجانگ میون میشد ات دهنش باز مونده بود
ات : گادددد این همه رو چجوری بلمبونم
جونگکوک: عه باید بخوری لاغر شدی
ات : باشه ددی
جونگکوک : عه شب بهت یه ددی نشدن بدم
بعد غذا خوردن
ات : هوفف الانس که بترکممممم
جونگکوک : ....
ات : جونگکوکککک
جونگکوک: ها چیشده کی حمله کردههه
ات : خاب بودی
جونگکوک: ها آره ( خابالو)
ات : آها ساعت ۹ حق داری بیا بخابیم
جونگکوک: هومم ولی نمیتونی منو خر فرض کنی و خیمه میزنه رو ات و لباشو میبوسه و لباسش و در میاره ( اسمات حصله ندارم بنویسم )
و جونگکوک میره بیرون و ات میره یه دوش ۲۰ مینی میگیره و میاد و یه تیشرت لش سفید و اسلش سفید میپوشه و موهاشم خشک نمیکنه و از شدت خستگی به خاب میره
ساعت ۶
ات ویو
با سنگینی یه چیز روم از خاب پاشدم و دیدم جونگکوک عین بچه ها بغلم کرده و خوابیده خیلییی کیوتههه پدصگگگگ آروم موهاشو ناز میکردم و بوسه ای. به لباش زدم که بیدار شد
ات : ببخشید بیدارت کردم
جونگکوک: هومم عیب نداره( خمیازه )
ات : خب پاشو گشنمه
جونگکوک : صبر کن برات نودل بیارم
ات : مرسی
جونگکوک ؛ هوم خاهش ولی باید از این به بد موهاتو خشک کنی بعد بخابیااا سرما میخورییی
ات : چشم ددی
جونگکوک: من برم بیارم ولی با تو کار دارمااا
و جونگکوک میره و بعد ۲ دیقه با سینی پر از غذا میاد تو سینی غذا شامل سوشی و دوکبوکی و رامیون و جاجانگ میون میشد ات دهنش باز مونده بود
ات : گادددد این همه رو چجوری بلمبونم
جونگکوک: عه باید بخوری لاغر شدی
ات : باشه ددی
جونگکوک : عه شب بهت یه ددی نشدن بدم
بعد غذا خوردن
ات : هوفف الانس که بترکممممم
جونگکوک : ....
ات : جونگکوکککک
جونگکوک: ها چیشده کی حمله کردههه
ات : خاب بودی
جونگکوک: ها آره ( خابالو)
ات : آها ساعت ۹ حق داری بیا بخابیم
جونگکوک: هومم ولی نمیتونی منو خر فرض کنی و خیمه میزنه رو ات و لباشو میبوسه و لباسش و در میاره ( اسمات حصله ندارم بنویسم )
۱۱.۴k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.