اگ دا یون مجبورت کرده پس الان چرا داری اینارو به من میگی

اگ دا یون مجبورت کرده پس الان چرا داری اینارو به من میگی
+چون با ی نقشه انداختمش زندان ات تورو خدا حرفمو باور کن من تورو بیشتر از جونمم دوست دارم چطوری میتونم ب تو خیانت کنم
ات نگاهی به چشمای کوک که چشماش زیر حاله ای اشک بود انداختم
و رفتم سمتش که اونم بلند شد و بغلش کردم و گفتم
-چرا از همون اول بهم نگفتی
+نمیتونستم نمیزاشت خیلی ترسیدم اتفاقی برات بیوفته
بعد که از هم جدا شدیم با لبخند بهش نگاه کردم که یهو لبخندم محو شد دستمو برم سمت گوشش و گوشو پیچوندم
+اییی
-دفه اخرت باشه با اون لبایی که مال منه یک دیگه رو میبوسی ها! فهمیدی؟
+ای اخ اخ گوشم باش باش غلت کردم گوشم کنده شد
گوششو ول کردم و بوسه سطحی روی لباش گذاشتم
-دلم برات تنگ شده بود
+من بیشتر
+الانم زنگ یزن ب وکیلت و بگو که قرار نیست اون دادگاه کوفتی صورت بگیره
-خندیدم و گفتم باشه
و اونا ب خوبی و خوشی زندگی کردن
(پایان)برو خونتون دیگه🗿🤌🏼😂
دیدگاه ها (۳)

علامت ها|جونگکوک+|ات-|+ات من که گفتم ببخشید-همیشه با ببخشید ...

پروف عوض شد

علامت ها|جونگکوک+|ات-|ویو ات:چقد وقتی بود کوک خیلی کم بهم تو...

پارت چهار

پست اولمه حمایت کنید ❤️

تک پارتی ریندو گوشیمو برداشتم تا به ریندو زنگ بزنم بعد چندرو...

عشق مافیا پارت*²*

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط