5
5
_ببین میتونی رییس شرکتی که گفتم رو پیدا کنی اگه تونستی بگو یه دیدار باید داشته باشیم
=باشه میتونم برم؟
_مرخصی
فردا صبح
ویو ارزو
صبحونه رو اماده کرده بودم اومدم برم خونه رو تمیز کنم که اجوما گفت
٪دخترم برو ارباب رو صدا کن من دستم بنده
+چ..چشم
رفتم سمت اتاق ارباب در رو زپم جوابی نداد دوباره در زدم باز صدایی نیموده وقتی در رو باز کردم خیلی کیوت خوابش برده بود
+ارباب...ارباب
_....
+ارباب(بلنده)
_هومم
+چیزه..صبحونه حاظره
_.....
+صبحونه حاظره(بلند تر)
_ها..اها باشه برو الان میام
داشتم میرفتم هی غر میزدم
*این کلا عادتشه هرچی غر میخواد بزنه یا فحش بده به فارسی میگه
+عین کوالا فقط میگیره میخوابه
_عین ادم حرف بزن بفهمیم(داد)
+شنید(خنده)
+چیزی نگفتم شما بیاید پایین(لبخند)
ویو شوگا
اماده شدم رفتم پایین که صبحونه بخورم نشستم داشتم صبحونه میخوردم دیدم ارزو از خجالت هی در میره یه پوزخند زدم که یهو جیمین اومدم
=میتونیم حرف بزنیم
_اره برو اتاقم الان میام
زود خوردم رفتم بالا که جیمین گفت
=کیم جیا رییس شرکت مدلینگ kingخودش این شرکت رو گسترش داده و تنها زن موفقه تونستم امروز قرار ملاقات بزارم ساعت 5
_خوبه (در اتاق زده شد)
_بیا تو
+ارباب ببخشید مزاحم شدم میشه امروز رو مرخصی بدید کاری واسم پیش اومده باید برم
_اره میتونی بری
+ممنون
ویو ارزو
از شرکت زنگ زدن گفتم امروز قرار ملاقات دارم کسی به اسم پارک جیمین قراره به دیدنم بیاد رفتم اجازه گرفتم یه لباس لش پوشیدم تا شرکت عوض کنم قرار ساعت پنج بود الانم ساعت سه اماده شدم با ماشینم که یذره دورتر از عمارت بود رفتم شرکت کار های مونده رو انجام دادم دیدم ساعت چهار و نیمه رفتم اتاق استراحتم اماده شدم (لباس اسلاید بعد) پشت میزم نشستم تا کارای خورده ریزه رو درست کنم رفتم پرونده ای از پشتم بردارم که در اتاقم زده شد
+بیا تو (خیلی جدی و سرد)
علامت منشی-
-خانم مهموناتون تشریف اوردن
+بگو بیان تو
-چشم
.
.
-بفرمایید تو
ویو شوگا
رفتیم داخل یه خانم پشت به ما رو به پرونده ها بود وقتی برگشت....او..اون خدمتکاره
=شما؟(تعجب)
+بفر..ماید داخل خانم یو میتونید برید
-چشم(رفت)
_تو رییس اینجایی
+اوهوم
_پس بگو پول اون باشگاه رو از کجا اوردی تو جاسوسی چیزی هستی که تو عمارت من کار میکنی
+نه نه اشتباه نکنید من مجبور بودم اونجا کار کنم بعدشم اون باشگاه...رییس اونجا هم منم
_از اول همه چی رو توضیح بده(عصبی و اروم)
_ببین میتونی رییس شرکتی که گفتم رو پیدا کنی اگه تونستی بگو یه دیدار باید داشته باشیم
=باشه میتونم برم؟
_مرخصی
فردا صبح
ویو ارزو
صبحونه رو اماده کرده بودم اومدم برم خونه رو تمیز کنم که اجوما گفت
٪دخترم برو ارباب رو صدا کن من دستم بنده
+چ..چشم
رفتم سمت اتاق ارباب در رو زپم جوابی نداد دوباره در زدم باز صدایی نیموده وقتی در رو باز کردم خیلی کیوت خوابش برده بود
+ارباب...ارباب
_....
+ارباب(بلنده)
_هومم
+چیزه..صبحونه حاظره
_.....
+صبحونه حاظره(بلند تر)
_ها..اها باشه برو الان میام
داشتم میرفتم هی غر میزدم
*این کلا عادتشه هرچی غر میخواد بزنه یا فحش بده به فارسی میگه
+عین کوالا فقط میگیره میخوابه
_عین ادم حرف بزن بفهمیم(داد)
+شنید(خنده)
+چیزی نگفتم شما بیاید پایین(لبخند)
ویو شوگا
اماده شدم رفتم پایین که صبحونه بخورم نشستم داشتم صبحونه میخوردم دیدم ارزو از خجالت هی در میره یه پوزخند زدم که یهو جیمین اومدم
=میتونیم حرف بزنیم
_اره برو اتاقم الان میام
زود خوردم رفتم بالا که جیمین گفت
=کیم جیا رییس شرکت مدلینگ kingخودش این شرکت رو گسترش داده و تنها زن موفقه تونستم امروز قرار ملاقات بزارم ساعت 5
_خوبه (در اتاق زده شد)
_بیا تو
+ارباب ببخشید مزاحم شدم میشه امروز رو مرخصی بدید کاری واسم پیش اومده باید برم
_اره میتونی بری
+ممنون
ویو ارزو
از شرکت زنگ زدن گفتم امروز قرار ملاقات دارم کسی به اسم پارک جیمین قراره به دیدنم بیاد رفتم اجازه گرفتم یه لباس لش پوشیدم تا شرکت عوض کنم قرار ساعت پنج بود الانم ساعت سه اماده شدم با ماشینم که یذره دورتر از عمارت بود رفتم شرکت کار های مونده رو انجام دادم دیدم ساعت چهار و نیمه رفتم اتاق استراحتم اماده شدم (لباس اسلاید بعد) پشت میزم نشستم تا کارای خورده ریزه رو درست کنم رفتم پرونده ای از پشتم بردارم که در اتاقم زده شد
+بیا تو (خیلی جدی و سرد)
علامت منشی-
-خانم مهموناتون تشریف اوردن
+بگو بیان تو
-چشم
.
.
-بفرمایید تو
ویو شوگا
رفتیم داخل یه خانم پشت به ما رو به پرونده ها بود وقتی برگشت....او..اون خدمتکاره
=شما؟(تعجب)
+بفر..ماید داخل خانم یو میتونید برید
-چشم(رفت)
_تو رییس اینجایی
+اوهوم
_پس بگو پول اون باشگاه رو از کجا اوردی تو جاسوسی چیزی هستی که تو عمارت من کار میکنی
+نه نه اشتباه نکنید من مجبور بودم اونجا کار کنم بعدشم اون باشگاه...رییس اونجا هم منم
_از اول همه چی رو توضیح بده(عصبی و اروم)
۵.۷k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.