منشی من [پارت ۲]
منشی من [پارت ۲]
ویو سوهو
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدمو صبحونمو خوردمو سمت شرکت حرکت کردم وقتی رسیدم شرکت همه خم شدن [به نشانه احترام ] رفتم توی اتاقمو با به تهیون گفتم پرونده مصاحبه هارو برام بیاره [تهیون دست راست و بهترین دوست سوهو ع] داشتم مصاحبه هارو ورق میزدم که یکی چشممو گرفت سوهو : کیم ، مین ، ارا عجیب بود یه ایدل معروف که حتی سرمایه اش از منم بیشتر بود میخواد بیاد تو شرکت من منشی بشه خیلی ، خیلی عجیب بود . پس درخواستشو قبول کردم و خواستم ببینمش
[پرش زمانی به فردا صبح ]
ویو ارا
صبح بیدار شدمو رفتم wc کارای لازمو انجام دادم و صبحونه خودمو رفتم باشگاه توی باشگاه روی تردمیل بودم که یه پیام از طرف شرکت آمده بود پیام: با سلام ، مصاحبه شما کیم مین ارا قبول شد . لطفا برای اطلاعات بیشتر امروز ساعت ۱۲ به شرکت بی ایید ، با تشکر .
از روی تردمیل پایین آمدمو گفتم ارا : یسس و به سمت خونه حرکت کردم وقتی رسیدم ساعت ۱۰ بود سریع یه دوش ۳۰ مینی گرفتمو یه ارایش لایت کردمو لباسامو پوشیدم (اسلاید ۲ ) و سوار ماشینم شدم (اسلاید ۳) و به سمت شرکت حرکت کردم و رسیدم ، به سمت اتاقش رفتم تق تق در زدم و دستمو روی دستگیره فشار دادم و درو باز کردم
شرطا
۱۱ لایک
۵ کامنت
با اینکه شرطا هنو کامل نرسیده بود ولی گزاشتم ، عجب ادمین خوبیم منننن
ویو سوهو
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدمو صبحونمو خوردمو سمت شرکت حرکت کردم وقتی رسیدم شرکت همه خم شدن [به نشانه احترام ] رفتم توی اتاقمو با به تهیون گفتم پرونده مصاحبه هارو برام بیاره [تهیون دست راست و بهترین دوست سوهو ع] داشتم مصاحبه هارو ورق میزدم که یکی چشممو گرفت سوهو : کیم ، مین ، ارا عجیب بود یه ایدل معروف که حتی سرمایه اش از منم بیشتر بود میخواد بیاد تو شرکت من منشی بشه خیلی ، خیلی عجیب بود . پس درخواستشو قبول کردم و خواستم ببینمش
[پرش زمانی به فردا صبح ]
ویو ارا
صبح بیدار شدمو رفتم wc کارای لازمو انجام دادم و صبحونه خودمو رفتم باشگاه توی باشگاه روی تردمیل بودم که یه پیام از طرف شرکت آمده بود پیام: با سلام ، مصاحبه شما کیم مین ارا قبول شد . لطفا برای اطلاعات بیشتر امروز ساعت ۱۲ به شرکت بی ایید ، با تشکر .
از روی تردمیل پایین آمدمو گفتم ارا : یسس و به سمت خونه حرکت کردم وقتی رسیدم ساعت ۱۰ بود سریع یه دوش ۳۰ مینی گرفتمو یه ارایش لایت کردمو لباسامو پوشیدم (اسلاید ۲ ) و سوار ماشینم شدم (اسلاید ۳) و به سمت شرکت حرکت کردم و رسیدم ، به سمت اتاقش رفتم تق تق در زدم و دستمو روی دستگیره فشار دادم و درو باز کردم
شرطا
۱۱ لایک
۵ کامنت
با اینکه شرطا هنو کامل نرسیده بود ولی گزاشتم ، عجب ادمین خوبیم منننن
۷.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.