سناریو

«سناریو»
«درخواستی»
«وقتی وسط بوسیدن سِکسِکه میکنی»

نامجون: عا بیب.. من میخاستم بیشتر طمع لباتو بچشم...

جین: یاا پاشو اب بخور و بیا و. بریم ادامه ی کار..

جیهوپ: سانشاینم اشکال نداره... بیا این اب و بخور و یکم استراحت کنیم...

شوگا: ا.ت من دیگه خوابم گرفته.... پاشو یه چیزی بخور و. بیا...

جیمین: یا موچی کوچولو نشد که.... بیا ادامه بدیم وگرنه من بدون لبات نمیتونم طاقت بیارم...

تهیونگ:(خندههه)
ا.ت: چرا مینندی... خو سکسکه ام گرفته دیگه..(عصبی کیوت)
تهیونگ: یااا تو چرا انقد کیوتییی..

جونگکوک: عا بیب من ولت نمیکنم..... همینجوری ادامه میدیم...

خب میدونم خیلی چرت شد ولی مخ فقط به خاطر یک نفر که درخواست داده بود این رو نوشتم وگرنه حالم هم خیلی بده....
ولی نظرتون رو بگید دیه😂🔪
دیدگاه ها (۱۴)

#فیک_عاشق_دوست_برادرم_شدم #پارت 3رفتم در رو باز کردم و مامان...

#فیک_عاشق_دوست_برادرم_شدم #پارت 4یون ویو: رفتیم سمت در و کوک...

خب بچه ها میخاستم بگم که من این چند روزه حالم خیلی بده و نمی...

#فیک_عاشق_دوست_برادرم_شدم #پارت 2رفتم سمت در و در رو باز کرد...

سناریوی درخواستی بی تی اس

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

وقتی وسط دعوا بهت سیلی میزنن، سرت میخوره بهمیز و بیهوش میشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط