شوگا میخواستی همچین خونه بزرگی نگیری

شوگا: میخواستی همچین خونه بزرگی نگیری

_من اخر شما پسرارو ب چیز میدم..(فارسی)

شوگا: نفهمیدم چی گفتی ولی اگه فحش داد..

_نگران نباش ب تو فحش ندادم..

شوگا: تو گفتیو مام باور کردیم..

_زیاد حرف نزن صبحونتو بخور شیش و نیم باید کمپانی باشیم همینجوریم دیرمون شده...

شوگا: بابا فقط خواستم بگم ک مگه مینهو ژاپن نبود؟؟...

_اره اونو ب موقعش حسابشو میرسم ک چرا بم نگفته دارع میاد..

موچی: بله بله مام ک اینجا هویجیم

_مو؟؟؟(چی)

موچی: مام اینجا هویجیم بعد این همه سال همو دیدیم اونوقت بم محل نمدی؟؟

_الان نمیشه باید بریم کمپانی بدوین پاشین برین اماده شین من پایین منتظرتونم...

نامی: باش، بچه ها بریم اماده شیم...


خب اونام رفتن ک اماده شن حالا من چیکار کنم..
دوباره رفتم تو گوشیم و صفحه پینترستو باز کردم...
نتم ظعیف بود و اونجا زباد انتن نداشتم روی یکی از ویدیو ها زدم ولی باز نشد منتظر موندم باز شه.....


ویو کوک

موچی: بله بله مام ک اینجا هویجیم


ذهن: هان چی شد منظورش چ بود؟؟

_مو؟؟؟(چی)

موچی: مام اینجا هویجیم بعد این همه سال همو دیدیم اونوقن بم محل نمدی؟؟

_الان نمیشه باید بریم کمپانی بدوین پاشین برین اماده شین من پایین منتظرم..

نامی: باش، بچه ها بریم اماده شیم...



رفتیم تو اتاقامون سریع رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کزدم و اماده شدم و سریع رفتم تو اتاق جیمین دیدم با بالا تنه برهنه نشسته رو تختش...


کوک: چرا هنو ز اماده نشدی؟؟.

موچی: دلم میخواد یکم حرصش بدم وقتی عصبانی میشه خیلی تو دل بروعه

کوک: ها؟؟ نگو ک عاشقش شدی؟؟(تعجب) اصلا از کجا میشناسیش؟؟

موچی: بچگی با هم همسایه بودیم...

کوک: پس چرا گفتی تو دل برو میشه..؟

موچی: اونشو کاری نداشته باش

کوک: نمیفهمم چرا ولی باش

زودتر از همه اماده شده بودم رفتم پایین که....
دیدگاه ها (۱۰)

اولی دیروز.. دومی سمت راست امروز

زود تر از همه اماده شده بودم رفتم پایین که.... که اون دختره ...

وقتی بش نگاه میکردم سرشو برمیگردوند و اب دهنشو قورت میداد......

_بیخیال این چیزا شین بریم صبحونه بخوریم بعدا با هم حرف میزنی...

My violent mafiaseason2Part9صبح روز بعد ویو ا.ت با الارم گوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط