فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت بیست و نه
راننده: خانم رسیدیم
- باشه
از ماشین پیاده شدم و به سئولی که زیر پام بود خیره شدم
حوصله ی خونه و اخم های جونگ کوک رو نداشتم ولی از طرفی نباید به مادرش بی احترامی میکردم
پوفی از سر بی حوصلگی کشیدم که گوشیم زنگ خورد
بلههه جناب جئون افتخار دادن و زنگ زدن
جواب دادم که گفت
+ سلام عشقم چرا هنوز برنگشتی؟
- چیه مادرت اومده که شدم عشقت؟
+ اره مامان اومده منتظره زود بیا دلم برات تنگ شده
- یکم دیر میام
+ باشه عزیزم مواظب خودت باش
-.....
بعد از قطع کردن تلفن ناخواسته قطره ی اشکی از چشام لغزید و روی مچ دستم فرود اومد
کاش همیشه اینشکلی صدام میکرد
یعنی روزی میرسه که این شکلی صدام کنه
دوباره به سئول رنگی چشم دوختم چقدر زیبا بود
برگشتم سمت راننده و گفتم
- بریم
راننده: چشم خانوم بفرمایید
سوار ماشین شدم و رفتیم سمت عمارت
بعد از چند مین رسیدیم
از ماشین پیاده شدم
رفتم سمت در ورودی و در رو باز کردم
- سلام
سلام دختر قشنگم
احتمالا خسته ای صبر کن
اجوما بیزحمت یه دونه چای سبز بیار واسه ا/ت جان
چشم خانوم الان میارم
+ سلام خسته نباشی
- ممنون
بیا بشین فدات بشم من چقدر تو خوشگلی اخه
- ممنون راستی امشب اینجا میخوابید؟
نمیدونم دوست دارم ولی نمیخوام مزاحم شما بشم
- نه این چه حرفیه اتفاقا خوشحال هم میشیم
+ نه مامان برو خونه بابا تنهاس تو هم خسته ای
(میخواد مادرش رو بپیچونه چون اگر مادرش اینجا بخوابه مجبوره با ا/ت بره داخل یک اتاق بخوابه)
من هرچی ا/ت جان بگه رو انجام میدم امشبم چون ا/ت گفته اینجا میخوابم
چند ساعت بعد
خب من دیگه میرم میخوام شما دوتا هم برید
جونگ کوک ا/ت خستس مواظبش باش
+ باشه
- شب بخیر
+ چرا گفتی اینجا بمونه؟
- ببینم نکنه انتظار داشتی مادرت رو پرت کنم بیرون
+میدونی الان باید بریم توی اتاق من؟
- اره
من روی تخت میخوابم تو هم روی زمین♥️
+.......
رفتم طبقه ی بالا
+ ببین تختم بزرگه میتونیم هر دو روش بخوابیم بعد یه چند تا بالشت برای محکم کاری میزاریم نظرت چیه؟
- من مشکلی ندارم
+ خوبه
رفتم سمت رخت کن و یه تاپ و شلوارک سیاه تنم کردم
+ این چیه پوشیدی
- تاپ و شلوارک چطور؟
+ میدونم فقط یکم چیز نیست؟
- ببین عزیزم من و تو زن و شوهریم این یعنی اینکه اگر من جلوی تو لختم باشم اشکالی نداره
فهمیدی
پارت بیست و نه
راننده: خانم رسیدیم
- باشه
از ماشین پیاده شدم و به سئولی که زیر پام بود خیره شدم
حوصله ی خونه و اخم های جونگ کوک رو نداشتم ولی از طرفی نباید به مادرش بی احترامی میکردم
پوفی از سر بی حوصلگی کشیدم که گوشیم زنگ خورد
بلههه جناب جئون افتخار دادن و زنگ زدن
جواب دادم که گفت
+ سلام عشقم چرا هنوز برنگشتی؟
- چیه مادرت اومده که شدم عشقت؟
+ اره مامان اومده منتظره زود بیا دلم برات تنگ شده
- یکم دیر میام
+ باشه عزیزم مواظب خودت باش
-.....
بعد از قطع کردن تلفن ناخواسته قطره ی اشکی از چشام لغزید و روی مچ دستم فرود اومد
کاش همیشه اینشکلی صدام میکرد
یعنی روزی میرسه که این شکلی صدام کنه
دوباره به سئول رنگی چشم دوختم چقدر زیبا بود
برگشتم سمت راننده و گفتم
- بریم
راننده: چشم خانوم بفرمایید
سوار ماشین شدم و رفتیم سمت عمارت
بعد از چند مین رسیدیم
از ماشین پیاده شدم
رفتم سمت در ورودی و در رو باز کردم
- سلام
سلام دختر قشنگم
احتمالا خسته ای صبر کن
اجوما بیزحمت یه دونه چای سبز بیار واسه ا/ت جان
چشم خانوم الان میارم
+ سلام خسته نباشی
- ممنون
بیا بشین فدات بشم من چقدر تو خوشگلی اخه
- ممنون راستی امشب اینجا میخوابید؟
نمیدونم دوست دارم ولی نمیخوام مزاحم شما بشم
- نه این چه حرفیه اتفاقا خوشحال هم میشیم
+ نه مامان برو خونه بابا تنهاس تو هم خسته ای
(میخواد مادرش رو بپیچونه چون اگر مادرش اینجا بخوابه مجبوره با ا/ت بره داخل یک اتاق بخوابه)
من هرچی ا/ت جان بگه رو انجام میدم امشبم چون ا/ت گفته اینجا میخوابم
چند ساعت بعد
خب من دیگه میرم میخوام شما دوتا هم برید
جونگ کوک ا/ت خستس مواظبش باش
+ باشه
- شب بخیر
+ چرا گفتی اینجا بمونه؟
- ببینم نکنه انتظار داشتی مادرت رو پرت کنم بیرون
+میدونی الان باید بریم توی اتاق من؟
- اره
من روی تخت میخوابم تو هم روی زمین♥️
+.......
رفتم طبقه ی بالا
+ ببین تختم بزرگه میتونیم هر دو روش بخوابیم بعد یه چند تا بالشت برای محکم کاری میزاریم نظرت چیه؟
- من مشکلی ندارم
+ خوبه
رفتم سمت رخت کن و یه تاپ و شلوارک سیاه تنم کردم
+ این چیه پوشیدی
- تاپ و شلوارک چطور؟
+ میدونم فقط یکم چیز نیست؟
- ببین عزیزم من و تو زن و شوهریم این یعنی اینکه اگر من جلوی تو لختم باشم اشکالی نداره
فهمیدی
۱۲۵
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.