دستت را به من بده

دستت را به من بده
تا از مرزهای زمینی ام
فراروی کنم
و چون شهابی رها شوم
در کهکشان آغوشت ،

تا پژواکِ صدایِ
پُر تکرار عشق
در هم شکند
اندوه سرخ آینه ها را ..!
دیدگاه ها (۱)

می رقصند گیسوان پریشانمدر دشت خیال انگیز رویا ها ...وقتی، نس...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌بوســـــه کردم؛بر لب مستت دلم دیوانــه شد.....

تو اگر باشی و من باشم و باران باشدبه بغل می کشمت گر چه خیابا...

مڹ ڪجا آغوشِ دلخواهَت ڪجاآڹ نگـاه و صـورتِ ماهَـت ڪجاڪاش پیش...

"آبشار جدایی"غاری از بلور پیدا می‌کنیم که دیوارهایش تصاویر گ...

My angel ( part 18 ) _ میدونم .. میدونم که چقدر کارم پست و...

تکپارتی جونگ کوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط