۸ پارت ۱۷
تهیونگ: خوب همینجا بمون امشب دور هم باشیم
ا٫ت: آخه وسایلم که خونست
جیمین: بمون دیگه من خودم لباس بهت میدم تروخدااا
ا٫ت: باشه
همه: هوراااااا🥳🥳 (بچه هام ا٫ت شونو دوست دارن😔)
جیمین: بیا تو اتاقم که بهت لباس بدم
(رفتن تو اتاق جیمین)
جیمین: با توجه به اندازت هرچی بهت بدم توش گم میشی (خنده)
ا٫ت: من مشکلی ندارم (خنده)
جیمین: از شلوارکام بهت میدم شلوارام اندازت نمیشه
ا٫ت: اگه بند دار داری ازونا بده تا کمرشو تنزیم کنم
جیمین: باشه
بیا اینارو بپشو
ا٫ت: باشه
(جیمین از اتاق میره بیرون تا ا٫ت لباس عوض کنه)
(اسلاید بعدی هودی جیمین)
(بچه ها من عکس شلوار نتونستم پیدا کنم😂 ولی شما یه شلوار سفید صاده که بند داره دور کمرش رو تصور کنید همونه)
جیمین: تموم شد؟
ا٫ت: آره میتونی بیای
جیمین: جررررررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
(هودی جیمین تا زانو های ا٫ته و شلوارک براش حکم شلوارو داره)
جیمین: وای خدا دور کمرتو تنزیم کردی؟ (باخنده)
(جیمین رقت هودی رو زد بالا و برای ا٫ت دور کمرشو تنزیم کرد و رفتن پایین)
اعضا: وای جرررررر🤣🤣🤣🤣
جیهوپ: وا ا٫ت دوست دارم درسته قورتت بدم (محکم ا٫تو بغل میکنه)
ا٫ت: آروم تر خفه شدم
جین: بیاین فیلم ببینیم
همه: باشه
کوک: ا٫ت بیا پیش من بشین
(ا٫ت رفت کنار کوک نشست و کوک دستشو گذاشت دور گردن ا٫ت)
تهیونگ: هوی جونگ کوک دستتو بردار (عصبی)
کوک: اونوقت چرا
تهیونگ: چون چ چسبیده به را
ا٫ت: بچه ها دعوا نکنید
نامجون: ا٫ت بیا اینجا بشین
تهیونگ: نخیر ا٫ت بیا پیش من یشین
جیمین: تمومش کنید ا٫ت بیا اینجا
شوگا: نخ....
ا٫ت: بچه ها اگه ادامه بدین برمیگردم خونمون
شوگا: شما تو این تاریکی هیجا نمیری
ا٫ت: خوب پس انقدر دعوا نکنید
اعضا: باشه
(نشستن فیلم دیدن که وسطاش متوجه شدن ا٫ت خوابش برده و سرشو گذاشته رو شونه کوک)
(کوک داشت از اون حالت از خودشون سلفی میگرفت)
تهیونگ: چیکار میکنی؟
کوک: دارم ازش عکس میگیرم
نامجون: بزار ببریم بخوابونیمش
(نامجون میخواست بغلش کنه که)
کوک: کی گفته تو بغلش کنی؟
نامجون: بیشین بینیم بابا
(نامجون ا٫تو براید استایل بغلش کرد و گذاشت رو تخت)
و نفری یدونه پیشونیه ا٫تو بوسیدن همه رفتن بجز کوک
کوک: فرشته کوچولو هیچوقت نشد بهت بگم چقدررر دوست دارم
داشت لبای ا٫تو خیلی عمیق میبوسید کههه
.....................................................................
خماری😁
منتظر پارت بعد
باشید بای 👋🏻😘
ا٫ت: آخه وسایلم که خونست
جیمین: بمون دیگه من خودم لباس بهت میدم تروخدااا
ا٫ت: باشه
همه: هوراااااا🥳🥳 (بچه هام ا٫ت شونو دوست دارن😔)
جیمین: بیا تو اتاقم که بهت لباس بدم
(رفتن تو اتاق جیمین)
جیمین: با توجه به اندازت هرچی بهت بدم توش گم میشی (خنده)
ا٫ت: من مشکلی ندارم (خنده)
جیمین: از شلوارکام بهت میدم شلوارام اندازت نمیشه
ا٫ت: اگه بند دار داری ازونا بده تا کمرشو تنزیم کنم
جیمین: باشه
بیا اینارو بپشو
ا٫ت: باشه
(جیمین از اتاق میره بیرون تا ا٫ت لباس عوض کنه)
(اسلاید بعدی هودی جیمین)
(بچه ها من عکس شلوار نتونستم پیدا کنم😂 ولی شما یه شلوار سفید صاده که بند داره دور کمرش رو تصور کنید همونه)
جیمین: تموم شد؟
ا٫ت: آره میتونی بیای
جیمین: جررررررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
(هودی جیمین تا زانو های ا٫ته و شلوارک براش حکم شلوارو داره)
جیمین: وای خدا دور کمرتو تنزیم کردی؟ (باخنده)
(جیمین رقت هودی رو زد بالا و برای ا٫ت دور کمرشو تنزیم کرد و رفتن پایین)
اعضا: وای جرررررر🤣🤣🤣🤣
جیهوپ: وا ا٫ت دوست دارم درسته قورتت بدم (محکم ا٫تو بغل میکنه)
ا٫ت: آروم تر خفه شدم
جین: بیاین فیلم ببینیم
همه: باشه
کوک: ا٫ت بیا پیش من بشین
(ا٫ت رفت کنار کوک نشست و کوک دستشو گذاشت دور گردن ا٫ت)
تهیونگ: هوی جونگ کوک دستتو بردار (عصبی)
کوک: اونوقت چرا
تهیونگ: چون چ چسبیده به را
ا٫ت: بچه ها دعوا نکنید
نامجون: ا٫ت بیا اینجا بشین
تهیونگ: نخیر ا٫ت بیا پیش من یشین
جیمین: تمومش کنید ا٫ت بیا اینجا
شوگا: نخ....
ا٫ت: بچه ها اگه ادامه بدین برمیگردم خونمون
شوگا: شما تو این تاریکی هیجا نمیری
ا٫ت: خوب پس انقدر دعوا نکنید
اعضا: باشه
(نشستن فیلم دیدن که وسطاش متوجه شدن ا٫ت خوابش برده و سرشو گذاشته رو شونه کوک)
(کوک داشت از اون حالت از خودشون سلفی میگرفت)
تهیونگ: چیکار میکنی؟
کوک: دارم ازش عکس میگیرم
نامجون: بزار ببریم بخوابونیمش
(نامجون میخواست بغلش کنه که)
کوک: کی گفته تو بغلش کنی؟
نامجون: بیشین بینیم بابا
(نامجون ا٫تو براید استایل بغلش کرد و گذاشت رو تخت)
و نفری یدونه پیشونیه ا٫تو بوسیدن همه رفتن بجز کوک
کوک: فرشته کوچولو هیچوقت نشد بهت بگم چقدررر دوست دارم
داشت لبای ا٫تو خیلی عمیق میبوسید کههه
.....................................................................
خماری😁
منتظر پارت بعد
باشید بای 👋🏻😘
- ۳.۴k
- ۰۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط