سناریو جوجوتسوp²

سناریو جوجوتسو p2:
ا/ت:خب نوبارا چان خودت بگو چرا یه همچین حرفی زدی*در حال آستین بالا دادن*
نوبارا:اینجا نمی‌تونید بگید من اشتباه میکنم سنسی من شمارو دیدم در حال حرف با اون پسره کنار خیابون
*گوجو چشم بندشو داده بالا و به ا/ت خیره شده*
ا/ت:خانم فیلسوف نوبارا چان بی زحمت نباید فکر کنی که منم یه ادم عادی ام و یکی امکان داره ازم آدرس بپرسه
*پشم های همه ریختتتتتت*
*گوجو و یوجی یه گوشه خلوت کردن و می‌لرزن و فکر میکنن هیچکی نمی‌فهمه دارن میخندن
نوبارا:باشه سنسی ایندفعه تو تونستی ثابت کنی ولی دفعه ی بعدی این طور نیست ;))))
ا/ت:باشه پس ماموریت مگومی که الان میخواستم بهش بگمم ماله تو^-^
نوبارا:نهههههههههههههههههههههه!!!!!
*مگومی که اصا تو باغ نی تازه رسید و فقط به این منطقه ترکیده داره نگا میکنه*
دیدگاه ها (۰)

سناریو شیطان کش

دیگه از چی بنویسم

سناریو جوجوتسوp¹

خببب باید بگم که

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط