پارت ۳۸
پارت ۳۸
ددی_فاکر
ساناکو تو شرکت بود و دور پرونده ها بود...
گوشیو برداشت و زنگ زد ب کوک
کوک:: الو...
ساناکو:: جونگمین مگه نمرده؟!
کوک:: خودم تیر خلاصو زدم تو سرش
ساناکو:: پ چرا پروندش هست
کوک:: اه چ میدونم برو بسوزونش،زنگ زدی بگی پرونده یه مرده رو دیدم؟!
ساناکو:: اوکی بابا
ساناکو گوشیو قطع کرد و بازم هی همچیو زیر رو میکرد...
که یه پرونده نظرشو ب خودش جلب کرد...
اونو تو کشوی شخصی کوک دید
درو با سوزن باز کرد چون قفل بود...
در پرونده رو باز کرد و توشو نگاه کرد
ساناکو:: جئون جونگ میونگ ۲۲ ساله دختر ارشد خانواده جئون! مالک دارایی جئون سانگ(بابای کوک)...ی..یعنی خاهره...ن امکان نداره کوک خاهر نداشته
جئون جونگ کوک و جئون جونگ میونگ!یعنی نصبتشون چیه افففف
اسم این دختر،کجا شنیده بودمششش ای خداااا چ اشناس من این اسمو کجا شنیدم...این عوضی کیه...
.........................................................................
کوک:: چرا میپرسی؟!
لیا:: ه..هیچی همینجوری،خاستم ببینم دشمنی باهم دارین با ن
کوک:: منو ساناکو تو یه تیمیم اگرم چیزی باشه ب خودمون مربوطه تو دخالت نکن
لیا:: خ..خیلی خب باشه چرا عصبی میشی🥺
کوک:: لیا من باید برم...
لیا:: ک..کجااا؟!
کوک:: شرکت کار دارم
لیا:: خیلی خب باشه🙁
کوک:: بای
کوک رفت بیرون...
لیا:: الدنگ حتی بغلمم نکرد😒
.............................................................................
یوری:: د عوضی آخه کدوم خری با دوست دخترش اینجوری حرف میزنه؟!
سوبین:: آنا گفت باهام قهره🥺اگه کات کنه چی؟!
یوری:: من جاش بودم میرفتم با یکی دیگه
سوبین:: خفه شو من فقط یه شوخی کردم باهاش...اخ ک چقد دلم واسه طعم لباش تنگه😔
یوری:: ترخدا بسه بچه عنم گرف اصن عوووق🤢
ساناکو:: چخبره؟!
یوری:: عه اومدی
ساناکو:: ن تو راهم😒
یوری:: رلش قهره الانه ک گریه کنه
ساناکو:: چ بهتر بااون قیافش
سوبین:: نونا بسه آنا خیلی خوشگله
ساناکو:: حالا چیشده؟!
یوری:: جرر🤣
ساناکو:: زهر مار بگو
یوری:: آنا به سوبین گفت لباتو بخورم سوبین بهش گف عنمو بخور پسره مثلا شوخی کرد،زد همچیو عنمالی کرد🤣🤣
ساناکو:: واقعنکه😒😂
سوبین:: نونا من آنارو میخام🥺
ساناکو:: ببند دهنو
بعد ساناکو رفت تو اتاقش...
یوری:: ای بدبخت شمارشو بده راضیش کنم
سوبین:: راضیش کنی ک بیاد باهااات؟؟؟!!! گوه نخور
یوری:: خوبی بهت نیومد الدنگ
سوبین:: میرم دنبالش
یوری:: ب امید کات...بای
سوبین:: گوه بخور
سوبین پاشد رفت و یوری هم نشست رو کاناپه چُرت بزنه...
ددی_فاکر
ساناکو تو شرکت بود و دور پرونده ها بود...
گوشیو برداشت و زنگ زد ب کوک
کوک:: الو...
ساناکو:: جونگمین مگه نمرده؟!
کوک:: خودم تیر خلاصو زدم تو سرش
ساناکو:: پ چرا پروندش هست
کوک:: اه چ میدونم برو بسوزونش،زنگ زدی بگی پرونده یه مرده رو دیدم؟!
ساناکو:: اوکی بابا
ساناکو گوشیو قطع کرد و بازم هی همچیو زیر رو میکرد...
که یه پرونده نظرشو ب خودش جلب کرد...
اونو تو کشوی شخصی کوک دید
درو با سوزن باز کرد چون قفل بود...
در پرونده رو باز کرد و توشو نگاه کرد
ساناکو:: جئون جونگ میونگ ۲۲ ساله دختر ارشد خانواده جئون! مالک دارایی جئون سانگ(بابای کوک)...ی..یعنی خاهره...ن امکان نداره کوک خاهر نداشته
جئون جونگ کوک و جئون جونگ میونگ!یعنی نصبتشون چیه افففف
اسم این دختر،کجا شنیده بودمششش ای خداااا چ اشناس من این اسمو کجا شنیدم...این عوضی کیه...
.........................................................................
کوک:: چرا میپرسی؟!
لیا:: ه..هیچی همینجوری،خاستم ببینم دشمنی باهم دارین با ن
کوک:: منو ساناکو تو یه تیمیم اگرم چیزی باشه ب خودمون مربوطه تو دخالت نکن
لیا:: خ..خیلی خب باشه چرا عصبی میشی🥺
کوک:: لیا من باید برم...
لیا:: ک..کجااا؟!
کوک:: شرکت کار دارم
لیا:: خیلی خب باشه🙁
کوک:: بای
کوک رفت بیرون...
لیا:: الدنگ حتی بغلمم نکرد😒
.............................................................................
یوری:: د عوضی آخه کدوم خری با دوست دخترش اینجوری حرف میزنه؟!
سوبین:: آنا گفت باهام قهره🥺اگه کات کنه چی؟!
یوری:: من جاش بودم میرفتم با یکی دیگه
سوبین:: خفه شو من فقط یه شوخی کردم باهاش...اخ ک چقد دلم واسه طعم لباش تنگه😔
یوری:: ترخدا بسه بچه عنم گرف اصن عوووق🤢
ساناکو:: چخبره؟!
یوری:: عه اومدی
ساناکو:: ن تو راهم😒
یوری:: رلش قهره الانه ک گریه کنه
ساناکو:: چ بهتر بااون قیافش
سوبین:: نونا بسه آنا خیلی خوشگله
ساناکو:: حالا چیشده؟!
یوری:: جرر🤣
ساناکو:: زهر مار بگو
یوری:: آنا به سوبین گفت لباتو بخورم سوبین بهش گف عنمو بخور پسره مثلا شوخی کرد،زد همچیو عنمالی کرد🤣🤣
ساناکو:: واقعنکه😒😂
سوبین:: نونا من آنارو میخام🥺
ساناکو:: ببند دهنو
بعد ساناکو رفت تو اتاقش...
یوری:: ای بدبخت شمارشو بده راضیش کنم
سوبین:: راضیش کنی ک بیاد باهااات؟؟؟!!! گوه نخور
یوری:: خوبی بهت نیومد الدنگ
سوبین:: میرم دنبالش
یوری:: ب امید کات...بای
سوبین:: گوه بخور
سوبین پاشد رفت و یوری هم نشست رو کاناپه چُرت بزنه...
۶۲.۳k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.