تلهpt

تلهpt5
تهیونگ:از رستوران اومدیم بیرون و رفتیم سوار ماشین شدیم
-نقشه ام خوب داره پیش می‌ره
@همونی شد که گفتی
-بهت که گفته بودم
(فلش بک)
-هکش ،کردی
@اره
-ببینم
@امشب قراره برا یه نفر به اسم لی جانگ بار بفرستن
-خب بیا یکاری کنیم، امشب به کامیون حمله کنیم؟
@چرا؟
-خب اینطوری کار مولیان رو تموم میکنیم
@درست حرف بزن ببینم چی میگی
-خب ببین اگه ما حمله کنیم ،مولیان هم برای اینکه انتقام بگیره یا بخواد منو از بین ببره بهمون نزدیک میشه و فک میکنه منو تونسته تو تله بندازه، ولی اون زودتر از من از بین می‌ره و باندی به اسم مولیان نمیمونه،نظرت چیه؟
@خوبه ، ولی مولیان انقدرها هم خنگ نیست
-خنگ نیست درسته ، ولی وقتی بخواد انتقام بگیره هیچی براش مهم نیست
@اوکی
(پایان فلش بک)
@خب الان چیکار میکنیم
-فردا شب دعوتش کن خونه
@قبول میکنه
-اره
@امیدوارم کارمون خراب نشه
-نمیشه نگران نباش
.
.
÷قبول میکنن بنظرت
+اگه کسه دیگه ای بود میگفتم صد در صد قبول می‌کنه ولی این تهیونگه سرسخت تر از این آدم تو باند مافیا ها نیست
÷خیلی خونسرد نبود ؟ هرچی میگفتی فقط می‌خندید
+فعلا این مهم نیست
.
رسیدیم خونه و رفتیم داخل و من خودمو رو تخت پرت کردم ، هم خسته بودم هم اعصبانی ، نمی‌دونستم قبول می‌کنه یا نه ، اگه نکنه باید حمله کنیم و این کارمون رو سختر می‌کنه. بلند شدم و لباسمو درآورد و دوباره رفتم رو تخت و خوابیدم.
(صبح)
با صدای زنگ خوردن گوشیم از خواب بیدار شدم
+بله
#کجایی تو
+خونه
@دختره هرزه میدونی چیشده؟
+نه چی شده مگه
#تازه میپرسی چیشده ، به انبار اسلحه ها حمله کردن کل جنسارو بردن
+چی؟
#ببین آت تا 01 دقیقه دیگه میام خونت ، اگه دلیل قانع کننده ای نداشته باشی خودم با دستای خودم میکشتمت
+چشم
بعدام گوشیو قطع کرد، احتمالا فهمیدین چرا از بابای خودم بدم میاد ، بهرحال امروز روز مزخرفیه قراره بشه
.
.
-شوگا آدرس خونرو پیدا کردی
@اره یه نفرم گذاشتم کشیک بده
-خوبه
@حالا برای چی داریم تعقیبش میکنیم
-که جای انبار هارو بفهمیم
@ما همین الان میدونیم
_شوگا انتظار نداری که یه باند بزرگ مافیا فقط 10 انبار داشته باشه
@من مغز تورو ...دوست دارم
-قربونت
.
.
بعد از یه ساعت بابام اومد و جلوم روی مبل نشست
+چیزی میخورین
#بتمرگ
+بفرمایید
#دیشب به دوتا از انبار اسلحه ها حمله شده و تو هم خبر نداری خیلی جالبه، مگه انبار های سىٔول رو به تو نسپرده بودم
-دیشب سر یه قرار کاری بودم وقتی اومدم خونه دیروقت بود
# فک‌ میکنی من باور میکنم
+میتونید از جونکوک بپرسید
# به روباه میگن شاهدت کیه میگه دومم، اونم مثل تو هیچ فرقی باهم ندارید ، اینم بگم :تو دیگه جایی تو باند من نداری.
+چی؟
دیدگاه ها (۳)

تلهpt6+چی#داری تمام کارو خراب میکنی+چی میگی #همینکه گفتممیخو...

بچه ها ممکنه من این پارت رو ادامه ندمچون زیاد یا اونقدری که ...

تلهpt4÷ات...بلند شو+هوم÷ساعت 6 بلند شو+باشهبا صدای جونکوک از...

تلهpt۳÷منظورت چیه +خب خودت میدونی که میخواستم کیم رو از بین ...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۱

یه وطن فروشی اومده کامنت گذاشته که ونزوئلا به ما چه !!!مثه ا...

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط