گزارش نکنید پارت ۳ از فصل دو
@مگه من بهت نگفتم حق نداری شب پیشش بمونی
#مگه من چیکار کردممم(با داد)همش در گیر کاراتی اصلا یادته مامان مرده من تنها تر از همیشه شدم فقط عمو فیلیکسه که هوامو داره بعد وقتی جای میرم اینجوری میکنی(با گریه روی زمین نشست)
بابا اومد و پیشم نشست بغلم کرد @ببخشید دخترم فقط خیلی این روزا عصابم بخاطر کارام بهم ریخته منو میبخشی
#هق اره
ویو ا.ت
رفتم تو اتاق تمرین تمام حرفمو روی کیسه بوکس خالی کردم بار دومی بود که شوگا بار مواد رو میگرفت از یه طرفم این پسره بخاطر شغل یونگی نزدیک میارکا شده
اینقدر مشت زدم که از دستام خون اومد
جیغ بلندی کشیدمو دوباره پشت سر هم مشت زدم
؟ هی هی چیکار میکنی
هنوز به کارم ادامه میدادم که جیمین منو محکم گرفت
صورتمو تو دستاش گرفت و سعی کرد آرومم کنه
&خیلی درد داره
؟چی
&که دور از بچم باشم
؟بیا بغلم
&بغضم داره خفم میکنه نمیدونم چجوری خفش کنم
؟ا.ت ببین خیلی وقتا فرار بهتر از موندن تو گفتی منو ببر کره اوردمت حالا وقتشه که با شوگا رو به رو بشی
&نمیتونم چی بهش بگم
؟باید خودت بفهمی که چی میخوای بگی به هر حال من میرم پیش شوگا و فیلیکس باهاشون کار دارم
&باشه
#مگه من چیکار کردممم(با داد)همش در گیر کاراتی اصلا یادته مامان مرده من تنها تر از همیشه شدم فقط عمو فیلیکسه که هوامو داره بعد وقتی جای میرم اینجوری میکنی(با گریه روی زمین نشست)
بابا اومد و پیشم نشست بغلم کرد @ببخشید دخترم فقط خیلی این روزا عصابم بخاطر کارام بهم ریخته منو میبخشی
#هق اره
ویو ا.ت
رفتم تو اتاق تمرین تمام حرفمو روی کیسه بوکس خالی کردم بار دومی بود که شوگا بار مواد رو میگرفت از یه طرفم این پسره بخاطر شغل یونگی نزدیک میارکا شده
اینقدر مشت زدم که از دستام خون اومد
جیغ بلندی کشیدمو دوباره پشت سر هم مشت زدم
؟ هی هی چیکار میکنی
هنوز به کارم ادامه میدادم که جیمین منو محکم گرفت
صورتمو تو دستاش گرفت و سعی کرد آرومم کنه
&خیلی درد داره
؟چی
&که دور از بچم باشم
؟بیا بغلم
&بغضم داره خفم میکنه نمیدونم چجوری خفش کنم
؟ا.ت ببین خیلی وقتا فرار بهتر از موندن تو گفتی منو ببر کره اوردمت حالا وقتشه که با شوگا رو به رو بشی
&نمیتونم چی بهش بگم
؟باید خودت بفهمی که چی میخوای بگی به هر حال من میرم پیش شوگا و فیلیکس باهاشون کار دارم
&باشه
۳.۸k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.