عشق ممنوع!(11)
رفتم داخل اتاقم که دیدم تمام وسایلم رو گذاشته. اتاق کامل کامل بود و منم چون از صبح بیدار بودم رفتم توی تخت و خوابیدم.واقعا خسته بودم!
(فردا):
صدای زنگ گوشیم روی مخم بود.با چشمای بسته تلاش می کردم گوشی رو از روی پاتختی پیدا کنم.بالاخره دستم بهش خورد و جواب دادم:
چیه اینوقت صبحی؟!
@توو خوابییی؟!
به خاطر اینکه داد زدم گوشی رو از گوشم کنار زدم و گفتم:
الان بیددااارم به لطف تو!
@نباید بری نتایجو ببینی؟!
مگه امروزه؟!
@بفرما،خانم حتی خبر نداره کی نتایج رو میدن!!بله!امروز بود!تو هم دراومدی!
باشه.خب خوبه دیگه،الانم می خوام بخوابم.خداحافظ!
و بدون توجه به اصرارش برای قطع نکردن گوشی رو قطع کردم.خواستم دوباره بخوابم ولی دیگه خوابم نبرد برای همین بلند شدم و آماده شدم که برم بیرون.دنبال سوییچ ماشینم گشتم ولی پیداش نکردم پس به رییس زنگ زدم
@چرا قطع کردی؟!
سوئیچم کجاست؟
@جواب منو بده!
اول تو بگو!
@نیست.
یعنی چی؟
@انتظار نداری به عنوان یه کسی که از خارج اومده ماشین داشته باشی اونم اول کاری!
اوووففف!باشه.کسی که از خارج اومده.واقعا دلم میخواد یه چیزی بهش بگم!
@به خودت؟!
باشه،بابا!نه!...فعلا!
و دوباره قطع کردم.دیگه انرژی برای بیرون رفتن هم نداشتم.
(فردا):
صدای زنگ گوشیم روی مخم بود.با چشمای بسته تلاش می کردم گوشی رو از روی پاتختی پیدا کنم.بالاخره دستم بهش خورد و جواب دادم:
چیه اینوقت صبحی؟!
@توو خوابییی؟!
به خاطر اینکه داد زدم گوشی رو از گوشم کنار زدم و گفتم:
الان بیددااارم به لطف تو!
@نباید بری نتایجو ببینی؟!
مگه امروزه؟!
@بفرما،خانم حتی خبر نداره کی نتایج رو میدن!!بله!امروز بود!تو هم دراومدی!
باشه.خب خوبه دیگه،الانم می خوام بخوابم.خداحافظ!
و بدون توجه به اصرارش برای قطع نکردن گوشی رو قطع کردم.خواستم دوباره بخوابم ولی دیگه خوابم نبرد برای همین بلند شدم و آماده شدم که برم بیرون.دنبال سوییچ ماشینم گشتم ولی پیداش نکردم پس به رییس زنگ زدم
@چرا قطع کردی؟!
سوئیچم کجاست؟
@جواب منو بده!
اول تو بگو!
@نیست.
یعنی چی؟
@انتظار نداری به عنوان یه کسی که از خارج اومده ماشین داشته باشی اونم اول کاری!
اوووففف!باشه.کسی که از خارج اومده.واقعا دلم میخواد یه چیزی بهش بگم!
@به خودت؟!
باشه،بابا!نه!...فعلا!
و دوباره قطع کردم.دیگه انرژی برای بیرون رفتن هم نداشتم.
۷.۰k
۱۲ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.