ا.ت: چ.... چیکار کردی؟
ا.ت: چ.... چیکار کردی؟
ته: گمشو برو بخواب عصبی-
ا.ت هیمنطوری که دستش زیر گوشش بود رفت اتاق زیر پتو گریه کرد
بعد نیم ساعت ته امد داخل اتاق ا.ت دیگه گریه نیمکرد هیمنطوری رو تخت دراز کشیده بود وقتی ته امد چشماشو بست
ته از عقب ا.ت رو بغل کرد
ته: بیبی جونم ببخش منو
ا.ت هیچی نگفت
ته: بیبی بخدا اصبی بودم. دست خودم نبود
ا.ت: بازم هیچی نگفت
ته: ددی قربونت بشه
ا.ت: اصبی ای چرا سر من خالی میکنی ها بغض-
ته: بیبی بخدا رو. مخم راه میری اذیت میشم
ا.ت: هقق. ببین بخاطر اینکه یه ماهع راب**طه نداریم. بغض-
ته: عوم پس بیبیم ی چیز دیگه میخواد
ا.ت: اله
ته: چشم بیبی
تهیونگ اروم بند س*وت*ین ا.ت رو باز کرد......
#ادامه_دارد
𝑻𝘢𝘦𝘩𝘺𝘶𝘯𝘨/𝑩𝒕𝒔
[ཻ҈(🍷)🕸̶͟▅̽̽▂
ته: گمشو برو بخواب عصبی-
ا.ت هیمنطوری که دستش زیر گوشش بود رفت اتاق زیر پتو گریه کرد
بعد نیم ساعت ته امد داخل اتاق ا.ت دیگه گریه نیمکرد هیمنطوری رو تخت دراز کشیده بود وقتی ته امد چشماشو بست
ته از عقب ا.ت رو بغل کرد
ته: بیبی جونم ببخش منو
ا.ت هیچی نگفت
ته: بیبی بخدا اصبی بودم. دست خودم نبود
ا.ت: بازم هیچی نگفت
ته: ددی قربونت بشه
ا.ت: اصبی ای چرا سر من خالی میکنی ها بغض-
ته: بیبی بخدا رو. مخم راه میری اذیت میشم
ا.ت: هقق. ببین بخاطر اینکه یه ماهع راب**طه نداریم. بغض-
ته: عوم پس بیبیم ی چیز دیگه میخواد
ا.ت: اله
ته: چشم بیبی
تهیونگ اروم بند س*وت*ین ا.ت رو باز کرد......
#ادامه_دارد
𝑻𝘢𝘦𝘩𝘺𝘶𝘯𝘨/𝑩𝒕𝒔
[ཻ҈(🍷)🕸̶͟▅̽̽▂
۴۰.۰k
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.