فیکمعلم خشن من

فیک:꧂مُعلمِ خَشنِ مَن꧁

پارت:¹⁰
ته: گمشو بدش من بچه رو
داد و عصبی-
ا.ت: ب..... بیا
ته: گمشو از جلو چشمام
ا.ت بغض کرد و بلند شد تا بره ولی سوهو شروع کرد ب نق زدن تو بغل ته و شی اون هم. با خودش رو میز ناهاز خوری بازی میکرد
ته: بیا ب بچه شیر بده
ا.ت: بدش من
بغض-
ته: بگیر
سوهو رو داد به ا.ت و ا.ت رفت نشصت رو مبل و ب سوهو شیر داد
بعد صبحونه ته با شی اون امد پیش ا.ت و سوهو ی فیلم گذاشت
ته: بریم خرید؟
ا.ت: عوم بریم ولی با بچه ها نه
ته: میبریم میزازیم پیش بابام
ا.ت: اره همین کارو کنیم
ته: بلند شو برو بچه ها رو حاضر کن و خودتم حاضر شو تا منم حاضر بشم
ا.ت: چشم
ا.ت با بچه ها بلند شد رفت بالا و بچه ها رو اماده کرد و خودشم اماده شد ( میزارم عکس لباساشونو)
همینطوری تو بغلش. شی اون و سوهو باهاش رفت پیش ته
ا.ت: ته ما اماده ایم
ته: بده من بچه ها رو بریم
ا.ت: بیا
خلاصه ته و ا.ت رفتنبچه ها رو گذاشتن تو خونه بابای ته و ب طرف پاشاز خرید شدن ا.ت یکم لباسش باز بود و این توجه تهیونگ رو جذب کرده بود
از ماشین پیاده شدن و به صمت پاشاز رفتن همین که وارد پاشاز شدن یدونه کرد که سیگارش تو لباشه و مستی میباره ازش نزدیک ا.ت شد
مرده: جوننننن بخورمت
ا.ت ترسید
ته: چی میگی مرتیکه
ی موشت محکم زد تو دهنش-
#ادامه_دارد
𝑻𝘢𝘦𝘩𝘺𝘶𝘯𝘨/𝑩𝒕𝒔
[ཻ҈(🍷)🕸̶͟▅̽̽▂
معذرت بابت کم بودن من اینو الان نوشتم و شنبه امتحاناتم شروع میشه🙂
دیدگاه ها (۴۲)

اهم به نام خدا تهیونگتون زنده شد واقعا معذرت میخوام ازتون ا...

فیک:꧂مُعلمِ خَشنِ مَن꧁پارت: ¹¹ ( پارت اخر) ی مشت خوابوند تو...

( اول برو نظراتو بخون) 'صبح'"ا.ت"با صدای گریه بچه ها بلند ش...

ا.ت: چ.... چیکار کردی؟ ته: گمشو برو بخواب عصبی- ا.ت هیمنطور...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۸

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

⁶²بوسه طولانی جونگکوک به آرامی پایان یافت. هر دو نفس‌نفس می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط