پارت [3]

پارت [3]
یونگی:خب خانما اسماتونو نمیگین؟
ا/ت: ا/ت هستم
یونگی:اوم منم یونگی هستم و شما (سومینو میگه)
سومین:سومین هستم
یونگی:لبخند میزنه
کوک:کدومتون خواهر کوچیکس

سومین:من
ا/ت: منم خواهر بزرگم
کوک:اوم که اینطور
ا/ت: بین شماها کی بزرگس؟
یونگی:بنده
ا/ت:نایس اوکی
سومین:راستی تولدت مبارک آقایه جئون جونگکوک
کوک:خیلی ممنون ولی اسممو از کجا میدونی؟
سومین: اون بالا نوشته دیگه (میخنده)
کوک:عا راست میگی(میخنده)
ا/ت: تولدت مبارک جئون جونگکوک
کوک:خیلی ممنون
بعدم اهنگ پخش میشه
یونگی:خانم پارت ا/ت افتخار میدین؟
ا/ت: اوم چرا که نه؟
بعدم میرن میرقصن
کوک:میخوای منو توهم بریم؟
سومین:اوم باشه اوناهم میرقصن


ویو یونگی و ا/ت
یونگی:خیلی دختر زیبایی هستی
ا/ت:ممنون
یونگی:اوم میگم که با کسی تو رابطه نیستی؟
ا/ت:نع تاحالا نبودم
یونگی:میای باهم قرار بزاریم
ا/ت:چی؟
یونیگ:نمیخوام؟
ا/ت:نه چرا باشه بزاریم
یونگی:لبخند
ا/ت:لبخند
رقصاشون تموم میشه و میرن سر میز دوباره
سومین:وایی ا/ت تو کفشت راحت تره با من عوضش میکنی؟ پاهام درد میکنه
ا/ت:نخیر
سومین:تروخدا چرا اخه
ا/ت:استایلم خراب میشه آخه خواهری
سومین:ایش کفشاشو در میاره ا/ت پا برهنه میمونه
سومین:زمین که سرده
یونگی:اوم آره بخاطر اینه که فن روشنه
سومین:اها
کوک:میخوای بگم برات دمپایی بیارن؟
سومین:نه ممنون
کوک:بعد سرما میخوریا زمین سرد باشه
یونگی:اره راست میگه
سومین:مممم باشه
کوک آجومارو صدا میزنه ولی اجوما نمیشنوه و نمیاد
کوک:بیا بریم اتاق من واسه خودمو بدم
سومین:باشه


میرن اتاق کوک
کوک دمپایی خودشو میده بیا
سومین میپوشه
سومین:ممنون ولی چقدر بزرگه( میخنده)
کوک:ببخشید ازین کوچیکتر ندارم
سومین:اشکالی نداره
میرن پایین
ا/ت:یونگی اوم شمارتو بده که یجا قرار بزاریم
یونگی:اوکی بزن (میگه)
ا/ت:(زد)

کوک:داش چخبره؟
یونگی:میخوام با دوس دخترم قرار بزارم
سومین:بلههه؟؟
ا/ت:یونگییی
یونگی:خب چیه دوس دخترم میشی دیگه
سومین:مبارکه*میخنده*
کوک:(میخنده )داداش منو عمو کن باشه
یونگی:چشم
ا/ت:یااا ساکت شین
بعد همشون میخندن باهم


مهمونی تموم میشه همه خداحافظی میکنن میرن


تویه ون:
پ/ت:چطور بود خوشگذشت؟
ا/ت و سومین:خیلی
پ/ت:عاشقتون نشدن‌؟
سومین:چرا یونگی از ا/ت.........
ا/ت با دستش دهنه سومینو گرفت
پ/ت:بزار بگه
ا/ت: نه و ابروهاشو برایه سومین میده بالا
سومین:خب بابا پوکر میشه



میرسن خونه.....