پارت [32]
پارت [32]
تهیونگ:همراهیم کردی که
ا/ت:خب تو فوضولی؟
تهیونگ:ارع
ا/ت:بخواب
تهیونگ:چشم شب بخیر بیب
ا/ت:شب بخیر ته ته
تهیونگ:پیشونی شو یه کیس میکنه بعدم میخوابن............
ویو صبح فردا
از خواب بیدار میشن
ا/ت:آخیش تهیونگ بیدار شو
تهیونگ:نمیخوام با صدایه خوابالو و چشاعه بسته و بیحال
ا/ت:میگم بیدار شوووو
تهیونگ:نمیخوامممم
ا/ت:خب نشووو
تهیونگ:اه شدم بابا
کارایه لازم و هنیشگیو انجام دادن رفتن پایین
صبحونه خوردن و نشستن رو مبل فیلم ببینن
ا/ت:راستی تهیونگ من موبایل داشتم کجاست؟
تهیونگ:آم دستمه
ا/ت:میشه بهم بدی؟
تهیونگ:نمیخوای که فرار کنی؟
ا/ت:اسکلیا اگر اونجوری بود که باهات خوب رفتار نمیکردم
تهیونگ:خب حالا
ا/ت:میشه امروز تنهایی برم بیرون؟
تهیونگ:نخیر
ا/ت:چرا؟
تهیونگ:چون فرار میکنی یه اتفاقی چیزی پیش میاد
ا/ت:نه نمیاد لطفا بزار برممممم
تهیونگ:به چه دلیل بگو خودم میبرمت
ا/ت:نه تنهایی
تهیونگ:وایی باشه
ا/ت:ایول دوست دارم تهیونگا میپره بغلش
تهیونگم :میخنده
بعدم میشینن فیلم میبینن ......یهو به صحنه......(سانسوللللل)اره ازونا میرسهه
ا/ت جلویه چشایه تهیونگو میگیره تهیونگم جلو چشایه ا/تو با دستاشون بعد صحنه ه میره.....
ا/ت:به خیرگذشت
تهیونگ:اره
بعد یهو صحنه کیس میاد ا/ت و تهیونگ میخواستن همو کیس کنن که یهو صدایه پارس یونتان میاد تا خواستن صورتاشو نزدیک کنن به هم یونتان میپره وسطشون و لب ا/ت میمونه رویه یه طرف صورت یونتان
اونطرف صورتشم میخوره به لب تهیونگ
بعد ا/ت و تهیونگم داشتن میخندیدن .......
آجوما:تهیونگ
تهیونگ:آم بله اجوما؟
اجوما :داییت اومده
تهیونگ:عوا بگو بیاو
دایی تهیونگ=د/ت
د/ت:به به سلام عروس گلم
ا/ت:سلام خوبین
د/ت:ممنون دخترم تو خوبی؟
ا/ت:ممنون
د/ت:از اولش دلم میخواست تو و تهیونگ باهم ازدواج کنین(میخنده)
ا/ت و تهیونگ:میخندن
بعد تا شب داییه تهیونگ میمونه البته ا/ت که رفت بیرون......
ویو زمانی که ا/ت بیرون بود......
ا/ت:اخی چقدر هوا خوبه
یهو سومینو میبینه
ا/ت:عه سلام سومین
سومین:عوا سلام ا/ت جونم خوبی؟
ا/ت:مرسیی تو چطوری
(بعد همو بغل میکنن)
سومین:منم خوبم راستی اونشب رفتی خونه چیشد؟
ا/ت:وایی نگو(همچیو تعریف کرد)
سومین:هوف متاسفم
ا/ت:مرسی حالا کوک چیکار کرد؟
سومین:جونگکوکم باهاش بحث کردم بهم یه سیلی خوابوند تا دیروز باهاش حرف نمیزدم بعد برام کادو گرفت آشتی کردیم
ا/ت:(میخنده)
سومین:(میخنده)
یکم باهم دیگه میچرخن بعدش خرید میکنن میرن خونه هاشون......
ا/ت:میرسه خونه........
ادامه دارد....
تهیونگ:همراهیم کردی که
ا/ت:خب تو فوضولی؟
تهیونگ:ارع
ا/ت:بخواب
تهیونگ:چشم شب بخیر بیب
ا/ت:شب بخیر ته ته
تهیونگ:پیشونی شو یه کیس میکنه بعدم میخوابن............
ویو صبح فردا
از خواب بیدار میشن
ا/ت:آخیش تهیونگ بیدار شو
تهیونگ:نمیخوام با صدایه خوابالو و چشاعه بسته و بیحال
ا/ت:میگم بیدار شوووو
تهیونگ:نمیخوامممم
ا/ت:خب نشووو
تهیونگ:اه شدم بابا
کارایه لازم و هنیشگیو انجام دادن رفتن پایین
صبحونه خوردن و نشستن رو مبل فیلم ببینن
ا/ت:راستی تهیونگ من موبایل داشتم کجاست؟
تهیونگ:آم دستمه
ا/ت:میشه بهم بدی؟
تهیونگ:نمیخوای که فرار کنی؟
ا/ت:اسکلیا اگر اونجوری بود که باهات خوب رفتار نمیکردم
تهیونگ:خب حالا
ا/ت:میشه امروز تنهایی برم بیرون؟
تهیونگ:نخیر
ا/ت:چرا؟
تهیونگ:چون فرار میکنی یه اتفاقی چیزی پیش میاد
ا/ت:نه نمیاد لطفا بزار برممممم
تهیونگ:به چه دلیل بگو خودم میبرمت
ا/ت:نه تنهایی
تهیونگ:وایی باشه
ا/ت:ایول دوست دارم تهیونگا میپره بغلش
تهیونگم :میخنده
بعدم میشینن فیلم میبینن ......یهو به صحنه......(سانسوللللل)اره ازونا میرسهه
ا/ت جلویه چشایه تهیونگو میگیره تهیونگم جلو چشایه ا/تو با دستاشون بعد صحنه ه میره.....
ا/ت:به خیرگذشت
تهیونگ:اره
بعد یهو صحنه کیس میاد ا/ت و تهیونگ میخواستن همو کیس کنن که یهو صدایه پارس یونتان میاد تا خواستن صورتاشو نزدیک کنن به هم یونتان میپره وسطشون و لب ا/ت میمونه رویه یه طرف صورت یونتان
اونطرف صورتشم میخوره به لب تهیونگ
بعد ا/ت و تهیونگم داشتن میخندیدن .......
آجوما:تهیونگ
تهیونگ:آم بله اجوما؟
اجوما :داییت اومده
تهیونگ:عوا بگو بیاو
دایی تهیونگ=د/ت
د/ت:به به سلام عروس گلم
ا/ت:سلام خوبین
د/ت:ممنون دخترم تو خوبی؟
ا/ت:ممنون
د/ت:از اولش دلم میخواست تو و تهیونگ باهم ازدواج کنین(میخنده)
ا/ت و تهیونگ:میخندن
بعد تا شب داییه تهیونگ میمونه البته ا/ت که رفت بیرون......
ویو زمانی که ا/ت بیرون بود......
ا/ت:اخی چقدر هوا خوبه
یهو سومینو میبینه
ا/ت:عه سلام سومین
سومین:عوا سلام ا/ت جونم خوبی؟
ا/ت:مرسیی تو چطوری
(بعد همو بغل میکنن)
سومین:منم خوبم راستی اونشب رفتی خونه چیشد؟
ا/ت:وایی نگو(همچیو تعریف کرد)
سومین:هوف متاسفم
ا/ت:مرسی حالا کوک چیکار کرد؟
سومین:جونگکوکم باهاش بحث کردم بهم یه سیلی خوابوند تا دیروز باهاش حرف نمیزدم بعد برام کادو گرفت آشتی کردیم
ا/ت:(میخنده)
سومین:(میخنده)
یکم باهم دیگه میچرخن بعدش خرید میکنن میرن خونه هاشون......
ا/ت:میرسه خونه........
ادامه دارد....
۷.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.