پارت بیست دو غریبه آشنا
#پارت_بیست_دو #غریبه_آشنا
بکهیون:
+من حاضرم،بریم
-به به خانم خوشگله...چه عجب
+عهههه بکی الان که دیگه زود اومدم
-بله، بجا دو ساعت یک ساعت طول کشید
+اصن میدونی چییهههه
-چیه
+خوبب میکنمممم
زبونشو درآورد برام...وای خدا چه خوشگل میشه حرص میخوره...از رو مبل بلند شدم رفتم روبه روش دستامو گذاشتم تو جیب شلوارم و خم شدم رو صورتش
-میدونی وقتی حرص میخوری خوشگل میشی
+برو بابا
-نمیترسی؟
+از چی؟
-از اینکه وقتی انقد خوشگل و بامزه میشی من بخورمت
یهو چشماش گرد شد...گونه هاش قرمز شد...به لکنت افتاده بود....خدااا نگاششش کن
+م من..چیز..چیزه
دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم...دستامو از تو جیبم دآوردم...گذاشتمشون دو طرف صورتش...لباشو بوسیدم...شکه شده بود...خجالت میکشید...سرشو انداخته بود پایین نگام نمیکرد...یهو یقه لباسمو گرفت سرشو گذاشت رو سینم...داشت خودشو قایم میکرد تو بغلم که نگاش نیفته بهم...منم کرمم گرفته بود اذیتش کنم...با به لبخند خبیث گفتم
-عزیزم...چرا خجالت میکشی...تا چند وقت دیگه باید به این چیزا عادت کنی...این که چیزی نیست
+یعنی چی
-یعنی مثلا یه شبایی...
+ججججججججییییییغغ
-غلططط کردمم دیوونه جییغ نزن
+خیلی بی ادبی
-میدونم
+بی تربیت
-میدونم
+میزنمتتت هااا
-اوه چقد خشن...خشن دوست داری؟
+خشن؟
-اون شبا که گفتم...
+خفههه شوووو
وای ترکیدممم از خنده
-بی ادب...بی تربیت...بی فرهنگ...اسکول...گودزیلای بی ریخت...خجاللتت نمیکشی...
اون میگفت من خندم بیشتر میشد یهو یه جیغی زد که کامل خفه شدم
+نخخخننندددد
-چشم بانو نمیخندم...خشن نشو
+بکهیوووونننننن
-وای جیغ نزن ببا بریم حرص نخور
+تو حرصم میدی خوو
-دوست دارم خو
+غلط میکنی خو
همینجوری که داشتزم کل کل میکردیم سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
کاری از نویسنده گروه:
@forough_wolf #exo #exo_my_planet #Gharibeh_ashena
بکهیون:
+من حاضرم،بریم
-به به خانم خوشگله...چه عجب
+عهههه بکی الان که دیگه زود اومدم
-بله، بجا دو ساعت یک ساعت طول کشید
+اصن میدونی چییهههه
-چیه
+خوبب میکنمممم
زبونشو درآورد برام...وای خدا چه خوشگل میشه حرص میخوره...از رو مبل بلند شدم رفتم روبه روش دستامو گذاشتم تو جیب شلوارم و خم شدم رو صورتش
-میدونی وقتی حرص میخوری خوشگل میشی
+برو بابا
-نمیترسی؟
+از چی؟
-از اینکه وقتی انقد خوشگل و بامزه میشی من بخورمت
یهو چشماش گرد شد...گونه هاش قرمز شد...به لکنت افتاده بود....خدااا نگاششش کن
+م من..چیز..چیزه
دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم...دستامو از تو جیبم دآوردم...گذاشتمشون دو طرف صورتش...لباشو بوسیدم...شکه شده بود...خجالت میکشید...سرشو انداخته بود پایین نگام نمیکرد...یهو یقه لباسمو گرفت سرشو گذاشت رو سینم...داشت خودشو قایم میکرد تو بغلم که نگاش نیفته بهم...منم کرمم گرفته بود اذیتش کنم...با به لبخند خبیث گفتم
-عزیزم...چرا خجالت میکشی...تا چند وقت دیگه باید به این چیزا عادت کنی...این که چیزی نیست
+یعنی چی
-یعنی مثلا یه شبایی...
+ججججججججییییییغغ
-غلططط کردمم دیوونه جییغ نزن
+خیلی بی ادبی
-میدونم
+بی تربیت
-میدونم
+میزنمتتت هااا
-اوه چقد خشن...خشن دوست داری؟
+خشن؟
-اون شبا که گفتم...
+خفههه شوووو
وای ترکیدممم از خنده
-بی ادب...بی تربیت...بی فرهنگ...اسکول...گودزیلای بی ریخت...خجاللتت نمیکشی...
اون میگفت من خندم بیشتر میشد یهو یه جیغی زد که کامل خفه شدم
+نخخخننندددد
-چشم بانو نمیخندم...خشن نشو
+بکهیوووونننننن
-وای جیغ نزن ببا بریم حرص نخور
+تو حرصم میدی خوو
-دوست دارم خو
+غلط میکنی خو
همینجوری که داشتزم کل کل میکردیم سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
کاری از نویسنده گروه:
@forough_wolf #exo #exo_my_planet #Gharibeh_ashena
۴.۳k
۳۱ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.