پارت
پارت۳۰
وقتی تماس جی را با تهیونگ به طور ناگهانی و عجیبی قط شد تهیونگ نگرانیش بیشتر شد و سریع به پلیس رفت و به اعضا هم خبر داد
پلیس:اصلا نگران نباشید الان از طریق اون شماره ای که باهاش با شما تماس گرفتن ردشون و میزنیم
تهیونگ:فقط زود خواهش میکنم اگه توی این مدت اتفاق بدتری براش بیوفته چی خواهش میکنم زودتر ردشو بزنید
پلیس: نگران نباشید
جیهوپ:تهیونگ بیا بشین نگران نباش پیداش میکنن
بعد از چند دقیقه پلیسا همه جمع شدن و گفتن
پلیس:درشون و زدیم
تهیونگ :ماهم میایم
پلیس:باشه بریم
و همه حرکت کردن و چندین ماشین پلیس به اون محل راه افتادن
و بعد از ۱۵ مین رسیدند پلیسا تمام بادیگارد هارو کشتن و بعد هم با چان کیو و سوچان درگیر شدن که همون اول سوچان کشته شد ولی چان کیو از اول تا اخرش مبارزه کرد و درآخر هم با تیری که به وسط پیشونی اش خورد کشته شد
تهیونگ خیلی سریع وارد خونه شد و تمام اتاقارو گشت و رسید به اتاقی که درش قفل بود در رو شکوند و به محض وارد شدن با جسم بیجون و خونی جی را مواجه شد به سمتش رفت و توی بغلش کرد
تهیونگ :جی را طاقت بیار خواهش میکنم بخاطر من
جی را به سختی چشاشو باز کرد
جی را:ته..تهیونگ
تهیونگ:جانم
جی را:مرا..قب خود..ت باش
تهیونگ:نه نه تو خوب میشی فهمیدی
که جی را بیهوش شد
خیلی زود با امبولانس جی را رو به بیمارستان منتقل کردن و سریع به اتاق عمل بردنش
تهیونگ کل سالن و راه رفته بود و خیلی نگران بود بعد از ۴ ساعت دکترا از اتاق عمل بیرون اومدن
تهیونگ:دکتر چیشد حالش چطوره
دکتر:.........
...................
وقتی تماس جی را با تهیونگ به طور ناگهانی و عجیبی قط شد تهیونگ نگرانیش بیشتر شد و سریع به پلیس رفت و به اعضا هم خبر داد
پلیس:اصلا نگران نباشید الان از طریق اون شماره ای که باهاش با شما تماس گرفتن ردشون و میزنیم
تهیونگ:فقط زود خواهش میکنم اگه توی این مدت اتفاق بدتری براش بیوفته چی خواهش میکنم زودتر ردشو بزنید
پلیس: نگران نباشید
جیهوپ:تهیونگ بیا بشین نگران نباش پیداش میکنن
بعد از چند دقیقه پلیسا همه جمع شدن و گفتن
پلیس:درشون و زدیم
تهیونگ :ماهم میایم
پلیس:باشه بریم
و همه حرکت کردن و چندین ماشین پلیس به اون محل راه افتادن
و بعد از ۱۵ مین رسیدند پلیسا تمام بادیگارد هارو کشتن و بعد هم با چان کیو و سوچان درگیر شدن که همون اول سوچان کشته شد ولی چان کیو از اول تا اخرش مبارزه کرد و درآخر هم با تیری که به وسط پیشونی اش خورد کشته شد
تهیونگ خیلی سریع وارد خونه شد و تمام اتاقارو گشت و رسید به اتاقی که درش قفل بود در رو شکوند و به محض وارد شدن با جسم بیجون و خونی جی را مواجه شد به سمتش رفت و توی بغلش کرد
تهیونگ :جی را طاقت بیار خواهش میکنم بخاطر من
جی را به سختی چشاشو باز کرد
جی را:ته..تهیونگ
تهیونگ:جانم
جی را:مرا..قب خود..ت باش
تهیونگ:نه نه تو خوب میشی فهمیدی
که جی را بیهوش شد
خیلی زود با امبولانس جی را رو به بیمارستان منتقل کردن و سریع به اتاق عمل بردنش
تهیونگ کل سالن و راه رفته بود و خیلی نگران بود بعد از ۴ ساعت دکترا از اتاق عمل بیرون اومدن
تهیونگ:دکتر چیشد حالش چطوره
دکتر:.........
...................
- ۴.۶k
- ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط