پارت ۲۶
پارت ۲۶
راوی: بعد از اینکه لیسا بیدار شد مرخص شده بود جیمین وسایلش رو جمع میکرد و کوک هم اونو بغل کرد تا ببرش پیش ماشین
لیسا: هییی چیکار میکنی مگه خودم نمیتونم راه برم
کوک: نه نمیتونی نباید راه بری یا بشینی فقط باید دراز باشی لیسا هم چیزی نگفت و توی بغل گرم و نرم دوست پسرش اروم گرفت کوک صندلی ماشین رو دراز داد و لیسا رو گذاشت روش و حرکت کردن سمت خوابگاه
کوک: وقتی رسیدیم لیسا رو بغل کردم و بردمش بالا گذاشتمش روی تخت
راوی: بعد از اینکه لیسا بیدار شد مرخص شده بود جیمین وسایلش رو جمع میکرد و کوک هم اونو بغل کرد تا ببرش پیش ماشین
لیسا: هییی چیکار میکنی مگه خودم نمیتونم راه برم
کوک: نه نمیتونی نباید راه بری یا بشینی فقط باید دراز باشی لیسا هم چیزی نگفت و توی بغل گرم و نرم دوست پسرش اروم گرفت کوک صندلی ماشین رو دراز داد و لیسا رو گذاشت روش و حرکت کردن سمت خوابگاه
کوک: وقتی رسیدیم لیسا رو بغل کردم و بردمش بالا گذاشتمش روی تخت
۲.۹k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.