رفته ای چندی ست تا خالی شوی از ما و من ها
رفته ای چندی ست تا خالی شوی از ما و من ها
خوش ندارم ناخوش احوالت کنم با این سخن ها
گریه کردم بی تو روی شانه های جالباسی
عطر تلخت مانده روی تک تک این پیرهن ها
بعد تو باد است حرف عالم و آدم به گوشم:
پندهای پیرمردان... شایعات پیرزن ها...
رفته بودی...مثل اشک از چشم ها افتاده بودم
با تو اما باز افتادهست اسمم در دهن ها
کیستی ای عشق؟ وقتی نیستی در سوگ و سورم
چیست فرق پیرهن های عروسی با کفن ها؟
حوض بی ماهی، حیاط برگریزان، چای بد طعم
باز با گلپونه ها «من مانده ام تنهای تنها»
خوش ندارم ناخوش احوالت کنم با این سخن ها
گریه کردم بی تو روی شانه های جالباسی
عطر تلخت مانده روی تک تک این پیرهن ها
بعد تو باد است حرف عالم و آدم به گوشم:
پندهای پیرمردان... شایعات پیرزن ها...
رفته بودی...مثل اشک از چشم ها افتاده بودم
با تو اما باز افتادهست اسمم در دهن ها
کیستی ای عشق؟ وقتی نیستی در سوگ و سورم
چیست فرق پیرهن های عروسی با کفن ها؟
حوض بی ماهی، حیاط برگریزان، چای بد طعم
باز با گلپونه ها «من مانده ام تنهای تنها»
۱.۷k
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.