نی زنی کنار راه

نی زنی کنار راه
نشسته بود
و راه را می نواخت
و خاک را
ولی من صدای نی را
در آسمان می شنیدم
که با باد می رفت
و آبی رنگ بود...


#بیژن_جلالی
دیدگاه ها (۱)

مرا به جنگ فرستادنداگر نمی‌کشتم، کشته می‌شدمو اگر کشته می‌شد...

این عکس رو میذارم،به یاد اون سربازی که با حقوق ماهی ۸۰/۹۰هزا...

کسی دست برده توی شعر هایمبه نفع خودشتوی زندگی ام دست می برمب...

می خواهم موسیقی نگاهت رابنوازمنت هایش را از بَرَمآری موسیقی ...

ماسه ها قهوه ای رنگ به دخترک احساسی فراتر از ارامش میبخشیدند...

...آذرماه، چه زود آمدیی؟ با آن نفس‌های سردبا خودت خاطره‌ها ر...

صدای قلبم را شنو به گوش دلکه بی تو میگوید خدا خدا هر دمرها م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط