پرستار خودت باش

پرستارِ خودت باش،
وقتی دلت گرفته از آدم ها،
دست خودت را بگیر ببرش سمت تلفن و ده سی سی صحبت با مادر برای خودت تزریق کن...
وقتی کمبودِ محبت در آزمایش های زندگیت بیداد کرد ،بیست و چهارساعت بستری شو در آغوشِ گرمِ پدر...
وقتی حسِ پوچی تمامِ وجودت را گرفت، خودت را به نزدیکترین خانه ی سالمندان برسان و تنت را پر از قطره های امید کن از چشم های خیره مانده به در!!
وقتی حس کردی پیر شدی و خیلی کارها از تو گذشته،
کتونی قرمز بپوش و زیر باران بدون چتر قدم بزن و بلند بلند آواز بخوان!
وقتی حس کردی زیرِ آوارِ بی حوصلگی ها و روزمرگی ها و منتظرِ خطِ پایان در آخرین نفس های امید مانده ای،
یک بغل بادکنک و یک لبخند بخر و به نزدیکترین بخشِ اطفالِ بیمارستانی در حوالی ات برو و چندساعت قطع شو از دنیای آدم بزرگ ها...
خلاصه پرستاری دلسوز و مهربان برای روح و روانِ خودت باش؛
پیش از آنکه نیازمندِ "پرستارِ تن" باشی!!
دیدگاه ها (۴)

از میان تمام چیزهایی که دیده‌امتنها تویی که می‌خواهمبه دیدن‌...

ما آدم‌ها کم می‌آوریم...گاهی از دوری، گاهی از تنهایی، گاهی ا...

ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ...ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺑﺎﺵ،ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺵ!ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎ...

ﻭﻗﺘـــــﯽ ﺍﺯ ﯾـــــﻪ نفر ﻣﯿـــــــﺮنجیے ﺣﺘـــﯽ ﺍﮔﻪ ...

#pain #P⁵حرف با باز شدن در باز شد و از ترس حرفم نصفه مونداقا...

★Halloween surprise......#جونگین #استری_کیدزدر حال اماده شدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط