من عاشق یه مافیا شدم
من عاشق یه مافیا شدم
پارت فک کنم سوم
ته:خب رسیدم
پیاده شید
همه پیاده شدن
ات:خب حالا نمیخوای بگی واسه چی منو اوردی اینجا؟
لیا:مارو😑
ته:اوردمت اینجا چون باید مافیا بشی
لیا:اوردمتون و بشیدددددد😑
ات:اوم
خوبه
از کی شروع میکنم؟
لیا:شروع میکنیممممم
کوک و ته و ات:خفه شو
لیا:......
کوکی:از فردا
ات:خوبه
میتونم برم پیش مامانم؟
ته:مگه اومدی خونه خالت؟
البته که نه(داد)
لیا که گرخیده بود گفت
لیا:پسر کیوته این چرا اینجوریه؟خیلی ترسناکه
ات:...........(در حال هورت کشیدن شیر کاکائو)
کوک:بازم شیر موز داری؟
ات:اوهوم بیا
کوکی:مرسیییییی(با چشمای پر از برق)
کوکی:خب بیا ببرمت اتاقت
التبه من اول دوستتو میبرم تو برو اون اتاق طبقه بالا ته راه رو دست راست
ات:باشه
هر ۳ تا شون رفتن بالا اما ات یکم دیرتر رفت
اتاق لیا دقیقا جلوی اتاق ات بود
کوک و لیا رفتن تو تا کوک قوانین رو براش بگه ولی وقتی ات رفت در اتاقش رو باز کرد
ات:(جیغغغغغ بنفشششش)
کوکی دوید رفت تو اتاق ات
کوکی:چیشده؟
ات:اینجا چرا همه چی صورتیههه(داد و ترس)
کوکی:تو مگه دختر نیستیییییی؟
ات:مگه دختر بودن یعنی عاشق رنگ صورتی باشممممم؟
کوکی:پس امروز پیش دوستت بمون تا اتاقت رو دوباره درست کنیم
چه رنگی؟
ات:اولا مشکی ثانیا اون مخ منو میخوره نمیخوام
کوک:خب میخوای بیای پیش من؟
ات:خیلی خب باشه(ریلکس)
کوکی:نمیترسی؟
ات:تو پسر خوبی هستی
کوکی:😁🙂تو هم مث بقیه دختر رو اعصاب نیستی
ات:راستی اسمت چیه؟
کوک:جونگ کوک
جئون جونگ کوک
ولی تو کوکی صدام کن
ات:باشه
کوکی:پس بیا بریم تو اتاقم
ته:اون وقت چرا باید بیاد تو اتاقت؟(عصبی)
کوکی:از رنگ اتاقش خوشش نیومد
ته:خب بره پیش دوستش
ات:انتخاب خودم بود این کیوتچه رو سرزنش نکن
دوستم رو مخه
تهیونگ که بدجوری عصبی بود دیگه چیزی نگفت و رفت
کوکی:بیا بریم
ات:اوهوم
ات و کوکی رفتن تو اتاق کوکی
ات:واووووواتاقت دقیقا همونیه که من میخوا
کوکی:رو جفت چشماممممم
حتما واست میگم اینجوری درست کنن
ات:تو چرا باهام مهربونی کیوتچه؟
چرا مث اون پسر عوضیه ترسناک نیستی؟
کوکی:اون ترسناک نیست فقط قلبش شکسته
برا همین اینجوریه
اسمش تهیونگه
قوانین:
۱.باید ساعت ۶ صبح بیدار بشی
۲.حق نداری بری بیرون
۳.یا من یا ته باید پیش ما باشی و نزدیک پسر دیگه ای نشی
..........
۶۹.اونو ارباب باید صدا کنی
۷۰.حواست به رفتارات باشه
ات:اها باشه
کوکی ديگه شبه بیا بخوابیم
ات:اوهوم
ادامه در پارت بعد
بازم الان میزارم
اها و اینکه
حلالم کنید😅😅
بابت فیک قبلی و هر فیک غمگینی که مینویسم
ببخشید😅🤣🤣
پارت فک کنم سوم
ته:خب رسیدم
پیاده شید
همه پیاده شدن
ات:خب حالا نمیخوای بگی واسه چی منو اوردی اینجا؟
لیا:مارو😑
ته:اوردمت اینجا چون باید مافیا بشی
لیا:اوردمتون و بشیدددددد😑
ات:اوم
خوبه
از کی شروع میکنم؟
لیا:شروع میکنیممممم
کوک و ته و ات:خفه شو
لیا:......
کوکی:از فردا
ات:خوبه
میتونم برم پیش مامانم؟
ته:مگه اومدی خونه خالت؟
البته که نه(داد)
لیا که گرخیده بود گفت
لیا:پسر کیوته این چرا اینجوریه؟خیلی ترسناکه
ات:...........(در حال هورت کشیدن شیر کاکائو)
کوک:بازم شیر موز داری؟
ات:اوهوم بیا
کوکی:مرسیییییی(با چشمای پر از برق)
کوکی:خب بیا ببرمت اتاقت
التبه من اول دوستتو میبرم تو برو اون اتاق طبقه بالا ته راه رو دست راست
ات:باشه
هر ۳ تا شون رفتن بالا اما ات یکم دیرتر رفت
اتاق لیا دقیقا جلوی اتاق ات بود
کوک و لیا رفتن تو تا کوک قوانین رو براش بگه ولی وقتی ات رفت در اتاقش رو باز کرد
ات:(جیغغغغغ بنفشششش)
کوکی دوید رفت تو اتاق ات
کوکی:چیشده؟
ات:اینجا چرا همه چی صورتیههه(داد و ترس)
کوکی:تو مگه دختر نیستیییییی؟
ات:مگه دختر بودن یعنی عاشق رنگ صورتی باشممممم؟
کوکی:پس امروز پیش دوستت بمون تا اتاقت رو دوباره درست کنیم
چه رنگی؟
ات:اولا مشکی ثانیا اون مخ منو میخوره نمیخوام
کوک:خب میخوای بیای پیش من؟
ات:خیلی خب باشه(ریلکس)
کوکی:نمیترسی؟
ات:تو پسر خوبی هستی
کوکی:😁🙂تو هم مث بقیه دختر رو اعصاب نیستی
ات:راستی اسمت چیه؟
کوک:جونگ کوک
جئون جونگ کوک
ولی تو کوکی صدام کن
ات:باشه
کوکی:پس بیا بریم تو اتاقم
ته:اون وقت چرا باید بیاد تو اتاقت؟(عصبی)
کوکی:از رنگ اتاقش خوشش نیومد
ته:خب بره پیش دوستش
ات:انتخاب خودم بود این کیوتچه رو سرزنش نکن
دوستم رو مخه
تهیونگ که بدجوری عصبی بود دیگه چیزی نگفت و رفت
کوکی:بیا بریم
ات:اوهوم
ات و کوکی رفتن تو اتاق کوکی
ات:واووووواتاقت دقیقا همونیه که من میخوا
کوکی:رو جفت چشماممممم
حتما واست میگم اینجوری درست کنن
ات:تو چرا باهام مهربونی کیوتچه؟
چرا مث اون پسر عوضیه ترسناک نیستی؟
کوکی:اون ترسناک نیست فقط قلبش شکسته
برا همین اینجوریه
اسمش تهیونگه
قوانین:
۱.باید ساعت ۶ صبح بیدار بشی
۲.حق نداری بری بیرون
۳.یا من یا ته باید پیش ما باشی و نزدیک پسر دیگه ای نشی
..........
۶۹.اونو ارباب باید صدا کنی
۷۰.حواست به رفتارات باشه
ات:اها باشه
کوکی ديگه شبه بیا بخوابیم
ات:اوهوم
ادامه در پارت بعد
بازم الان میزارم
اها و اینکه
حلالم کنید😅😅
بابت فیک قبلی و هر فیک غمگینی که مینویسم
ببخشید😅🤣🤣
- ۹.۶k
- ۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط