خواننده شیطون پارت23
#خواننده_شیطون #پارت23
(ناموسانظربدین)
جین
تقققققققققق
ماها؛صدایی چی بود
آنیسا:هیچی دزده
شوگا:چهههههه
آنیسا:اره بابا عادت دارم یکم میگرده میره
نامجون:نه مثل اینکه خواب به ما نیومده بریم ببینیم چیه
آنیسا:باشه ولی دزدا نمیشناسنت میزننت ازمن گفتن
پتو روکشید رو سرش ماهم به هم نگاه میکردیم
ته:من میخوام برم سئول
جیهوپ:خدایاااا دیگه مدیرو مسخره نمیکنم فقط سالم برگردم
من:من میخوام بخوابم ولی این ترس نمیزاره
جیمین:نگاه کنین چرا راحت خوابیده پس جایی ترس نی بخوابین راحت باشین
ماهم قبول کردیم نصف شب بود که صدایی تلق تولق میومد
من:نامجون نامجون بیدار شو
بلند شد انگار تا اونم صدارو فهمید ساکت شد اینطوری شد هم دیگه رو بیدار کردیم برای اینکه آنیسا نترسه بیدارش نکردیم ته گیتار آنیسا برداشت داد دست نامجون
نامجون:چرا میدیش دست من هان؟
ته:تو لیدری درهر شرایطی باید باما فرق کنی تو جلو تر برو برو هواتو داریم
نامجون:آره
ما:آره آره
پشت سر نامجون به سمت اشپزخونه که صداها ازش میومد رفتیم یه آدم سیاه پوش بود
نامجون:توکی هستی
*برین بخوابین مزاحم کارم نشین
جیهوپ:شنیدین چی گفت بریم
نامجون:اهایی اصلا فکر نکنی درحین ارتکاپ جرم گرفتیمت ها
*مگه نمیگم برین هان خودتون خواستین
چاقورو برداشت اومد سمتمون
من:درین درین
هرکدوممون یه سمت رفتیم
نامجون:خاک توسرتون اینطوری هوامو دارین
*چه صورتت قشنگه یکم خط خطی شه چه قشنگ میشه
یهو دیدیم نامجون افتاد
*اخ خدا دلم دلم کاریت ندارم نامجون بلند شو وای نامجون نگا منم آنیسا
تا این گفت هممون پیش نامجون
هنوز تو شوک بود یهو آنیسا یه توگوشی زد بهش
نامجون:امیدوارم بمیری
ته:سلول مرده از دهنت بریزع
من:،سکته کردم احمق
جیمین:،من تا تورو یه کتک نزنم دلم آروم نمیشه
همه افتادیم دنبالش تو حیاط
آنیسا:به جون مامانم نمیدونستم تااین حد می ترسید
قش قش میخندید این کارش بیشتر حرصیمون میکرد
تا اینکه اعصابم بهم ریخت گرفتمش توبغلم
من:هاها گیر افتادی
آنیسا:ببخشید غلط کردم ولم کن
نامجون:یه استخر اینجا هست
آنیسا:نه نه من شنا خوب بلد نیستم
جیمین:نگران نباش این گربه هفتا جون داره بندازش
انداختمش
شوگا:آفرین دلم خنک شد
جیهوپ:بچه ها میگم نباید تا الآن میومد رو آب
من:آنیسا اصلا شوخی خوبی نیس بیا بالا
نامجون:گفت شناخوب بلد نیس شاید راست گفته باشه
جونگ کوک:من میرم داخل اب
پرید تو استخر اوردش بیرون
من:آنیسا آنیسا
جونگ کوک:آنیسا بلند شو وایی خدا بمیره چی من خیلی بهش وابسته شدم مثل خواهرمه
(ناموسانظربدین)
جین
تقققققققققق
ماها؛صدایی چی بود
آنیسا:هیچی دزده
شوگا:چهههههه
آنیسا:اره بابا عادت دارم یکم میگرده میره
نامجون:نه مثل اینکه خواب به ما نیومده بریم ببینیم چیه
آنیسا:باشه ولی دزدا نمیشناسنت میزننت ازمن گفتن
پتو روکشید رو سرش ماهم به هم نگاه میکردیم
ته:من میخوام برم سئول
جیهوپ:خدایاااا دیگه مدیرو مسخره نمیکنم فقط سالم برگردم
من:من میخوام بخوابم ولی این ترس نمیزاره
جیمین:نگاه کنین چرا راحت خوابیده پس جایی ترس نی بخوابین راحت باشین
ماهم قبول کردیم نصف شب بود که صدایی تلق تولق میومد
من:نامجون نامجون بیدار شو
بلند شد انگار تا اونم صدارو فهمید ساکت شد اینطوری شد هم دیگه رو بیدار کردیم برای اینکه آنیسا نترسه بیدارش نکردیم ته گیتار آنیسا برداشت داد دست نامجون
نامجون:چرا میدیش دست من هان؟
ته:تو لیدری درهر شرایطی باید باما فرق کنی تو جلو تر برو برو هواتو داریم
نامجون:آره
ما:آره آره
پشت سر نامجون به سمت اشپزخونه که صداها ازش میومد رفتیم یه آدم سیاه پوش بود
نامجون:توکی هستی
*برین بخوابین مزاحم کارم نشین
جیهوپ:شنیدین چی گفت بریم
نامجون:اهایی اصلا فکر نکنی درحین ارتکاپ جرم گرفتیمت ها
*مگه نمیگم برین هان خودتون خواستین
چاقورو برداشت اومد سمتمون
من:درین درین
هرکدوممون یه سمت رفتیم
نامجون:خاک توسرتون اینطوری هوامو دارین
*چه صورتت قشنگه یکم خط خطی شه چه قشنگ میشه
یهو دیدیم نامجون افتاد
*اخ خدا دلم دلم کاریت ندارم نامجون بلند شو وای نامجون نگا منم آنیسا
تا این گفت هممون پیش نامجون
هنوز تو شوک بود یهو آنیسا یه توگوشی زد بهش
نامجون:امیدوارم بمیری
ته:سلول مرده از دهنت بریزع
من:،سکته کردم احمق
جیمین:،من تا تورو یه کتک نزنم دلم آروم نمیشه
همه افتادیم دنبالش تو حیاط
آنیسا:به جون مامانم نمیدونستم تااین حد می ترسید
قش قش میخندید این کارش بیشتر حرصیمون میکرد
تا اینکه اعصابم بهم ریخت گرفتمش توبغلم
من:هاها گیر افتادی
آنیسا:ببخشید غلط کردم ولم کن
نامجون:یه استخر اینجا هست
آنیسا:نه نه من شنا خوب بلد نیستم
جیمین:نگران نباش این گربه هفتا جون داره بندازش
انداختمش
شوگا:آفرین دلم خنک شد
جیهوپ:بچه ها میگم نباید تا الآن میومد رو آب
من:آنیسا اصلا شوخی خوبی نیس بیا بالا
نامجون:گفت شناخوب بلد نیس شاید راست گفته باشه
جونگ کوک:من میرم داخل اب
پرید تو استخر اوردش بیرون
من:آنیسا آنیسا
جونگ کوک:آنیسا بلند شو وایی خدا بمیره چی من خیلی بهش وابسته شدم مثل خواهرمه
۵.۱k
۲۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.