خواننده شیطون پارت22
#خواننده_شیطون #پارت22
(ناموسانظربدین)
آنیسا
ازهمشون عکس گرفتم
من:بگین سیب
همشون برگشتن سمت دوربین یع سلفی باحال شد نیم ساعته دارن غرغر میکنن کارم که هیچی
من:مگه نون نخوردین بدوین
جونگ کوک:فقط ساکت شووو
من:خوب راست میگم دیگه
ته:دوساعت داریم زیر گاو تمیز میکنیم جونم بالا اومد
من:میخواستین نیاین
نامجون:اخه.... من به تو چی بگم! تو گفتی میخوایم بیام اینجا اینکارا رو بکنیم
من:وااات نپرسیدی وگرنه میگفتم
بعدم.ریز ریز میخندم
جیمین:اااا بچه پرو رو نگاه میخنده
جین:هوووف بسه دیگه باورکن دیگه جونی نمونده برام
من:خیللللل خوبببببب بابا بریم بریم که شما واسع اقایی چن کارگر نمیشین
هفت تاشون:خفه شو!
من:😶 چه هماهنگ باشه خفه میشم
رفتیم خونه
من:شرمنده ام بگم که دوتا حموم بیشتر نداریم هردوشون ته راهرو
تا اینو گفتم به هم نگاهی کردن و دویدن سمت اتاقاشون حوله هاشون برداشتن رفتن حموم
جین:من اول رسیدم نامجون برو انور
نامجون:چه پرو من اول رسیدم هع برو اونور
ای خدا ازخنده قش کرده بودم میزغذارو چیدم خوبی میز بابابزرگ این بود که ده نفره بود منم رفتم اتاق مادربزرگ که اونجا میخوابم حموم کردم خخخخخخ نظاره کنید روح خبیث من را یه لباس راحتی چهارخونه و شلوار ورزشی مشکی و دمپایی خرگوشی هایی مشکی قرمز موهام که تا جایی شونع هامو دوطرفم بستم رفتم پایین
جیهوپ:واستا تو رفتی حموم
من:اوهوم
ته؛اونوقت کجا
شوگا:اتاق خودش دارع حموم بعد ماها همو کشتیم که کی زود تر بره
همشون برزخی برگشتن منو نگاه کردن
من:نپرسیدین که...
نامجون:اتاق دیگه ایم حموم دارع
من:افرین دقیقا
جیمین:بیا فعلا ما گرسنه ایم غذا بخوریم بعد به حسابت میرسیم
من:گناه دارم😄
جونگ کوک:تو که معلوم گناه داری اما دلم فعلا به حالت نمیسوزه بیا غذا بخوریم
غذا روخوردیم ظرفارو انداختن به من بدبخت بیچاره شستم نشستم پیششون
ته:بچه ها ببینین چی پیدا کردم گیتار
من:اره این مال منه
نامجون:میتونی بزنی
من:اوهوم
جین:بزن کو
من:نه حسش نیس امروز خدایش همه خیلی کارکردیم میخوام برم تشکمو بیارم بخوابم
جیهوپ:یه فکر مسخره به ذهنم خطور کرد ولی بیخیال
شوگا:پایی فکر مسخرتم.
جین:من اول از همه میرم تشکمو میارم پایی شومیه
رفتن همه تشکاشونو آوردن
من:پس همه تو سالن میخوابین
جیمین:آره صبح زود بیدارمیشیم برمیگردیم سئول تا از دست فکرایی بیخودت راحت شیم
من:باشه پس فردا بریم از باغ بابابزرگ یه چندتا کیوی وسیب بکنیم بریم.
نامجون:قبوله حالا بخوابیم
(ناموسانظربدین)
آنیسا
ازهمشون عکس گرفتم
من:بگین سیب
همشون برگشتن سمت دوربین یع سلفی باحال شد نیم ساعته دارن غرغر میکنن کارم که هیچی
من:مگه نون نخوردین بدوین
جونگ کوک:فقط ساکت شووو
من:خوب راست میگم دیگه
ته:دوساعت داریم زیر گاو تمیز میکنیم جونم بالا اومد
من:میخواستین نیاین
نامجون:اخه.... من به تو چی بگم! تو گفتی میخوایم بیام اینجا اینکارا رو بکنیم
من:وااات نپرسیدی وگرنه میگفتم
بعدم.ریز ریز میخندم
جیمین:اااا بچه پرو رو نگاه میخنده
جین:هوووف بسه دیگه باورکن دیگه جونی نمونده برام
من:خیللللل خوبببببب بابا بریم بریم که شما واسع اقایی چن کارگر نمیشین
هفت تاشون:خفه شو!
من:😶 چه هماهنگ باشه خفه میشم
رفتیم خونه
من:شرمنده ام بگم که دوتا حموم بیشتر نداریم هردوشون ته راهرو
تا اینو گفتم به هم نگاهی کردن و دویدن سمت اتاقاشون حوله هاشون برداشتن رفتن حموم
جین:من اول رسیدم نامجون برو انور
نامجون:چه پرو من اول رسیدم هع برو اونور
ای خدا ازخنده قش کرده بودم میزغذارو چیدم خوبی میز بابابزرگ این بود که ده نفره بود منم رفتم اتاق مادربزرگ که اونجا میخوابم حموم کردم خخخخخخ نظاره کنید روح خبیث من را یه لباس راحتی چهارخونه و شلوار ورزشی مشکی و دمپایی خرگوشی هایی مشکی قرمز موهام که تا جایی شونع هامو دوطرفم بستم رفتم پایین
جیهوپ:واستا تو رفتی حموم
من:اوهوم
ته؛اونوقت کجا
شوگا:اتاق خودش دارع حموم بعد ماها همو کشتیم که کی زود تر بره
همشون برزخی برگشتن منو نگاه کردن
من:نپرسیدین که...
نامجون:اتاق دیگه ایم حموم دارع
من:افرین دقیقا
جیمین:بیا فعلا ما گرسنه ایم غذا بخوریم بعد به حسابت میرسیم
من:گناه دارم😄
جونگ کوک:تو که معلوم گناه داری اما دلم فعلا به حالت نمیسوزه بیا غذا بخوریم
غذا روخوردیم ظرفارو انداختن به من بدبخت بیچاره شستم نشستم پیششون
ته:بچه ها ببینین چی پیدا کردم گیتار
من:اره این مال منه
نامجون:میتونی بزنی
من:اوهوم
جین:بزن کو
من:نه حسش نیس امروز خدایش همه خیلی کارکردیم میخوام برم تشکمو بیارم بخوابم
جیهوپ:یه فکر مسخره به ذهنم خطور کرد ولی بیخیال
شوگا:پایی فکر مسخرتم.
جین:من اول از همه میرم تشکمو میارم پایی شومیه
رفتن همه تشکاشونو آوردن
من:پس همه تو سالن میخوابین
جیمین:آره صبح زود بیدارمیشیم برمیگردیم سئول تا از دست فکرایی بیخودت راحت شیم
من:باشه پس فردا بریم از باغ بابابزرگ یه چندتا کیوی وسیب بکنیم بریم.
نامجون:قبوله حالا بخوابیم
۴.۴k
۲۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.