ات وایسا بینم تو راه

ات: وایسا بینم تو راه

ته: اره

ات: مگه الان میریم

ته: نه😂

ات: یعنی منظورت شبه؟

ته: اره خنگول

نینا: خب دیگه من مزاحم عاشقانه هاتون نمیشم اقای کوک بریم

کوک: کوک؟

ته: کوک؟

ات: کوک؟

نینا: وا خب چیه تهیونگ اون موقع گفت کوک

ات: نهههه😂اسمش جعون جونگ کوکه

نینا: اااااا ا شرمنده خب اقای جعون بریم

کوک: بریم(با خنده)

ات: من برم به کارم برسم

ته: بوس نمیدی

ات: گمشو عشقم(با خشم)

ته: عصبی(میره)

ات: هوفففففف

بورا: ات چند بار بگم با لباس مدرسه نیا سرکار(با داد)

ات: شرمنده

بورا: همیشه هم که شرمنده ای اه دختره ی نچسب

ته: خانم نا به شما هیچ ربطی نداره ات با چه لباسی بیاد اینو تو گوشات فرو کن الانم فقط برو(با داد)

بورا: ایششش(میره)

ات: ته

ته: نمیزارم اذیتت کنه باشه الانم برو سر میزت و فقط استراحت کن نخواستی هم بگو ببرمت خونه ی نینا

ات: نه نه خوبه من میرم

ته: باشه

(فلش بک ساعت 11 شب)











ته: ات وسایلت رو جمع کن بریم

ات: ب باشه

ویو ات: داشتم وسایلم رو جمع میکردم که یهو یادم به ظهر تو دانشگاه افتاد چجوری به ته بگم بگم که وای نمیتونم به ته بگم که من......

ادامه دارد

لایک کامنت و فالو فراموش نشه♥🎀
دیدگاه ها (۹)

♡My charming boss♡

♡My charming boss♡

♡My charming boss♡

♡My charming boss♡

پارت ۱۷جیمین: شوگا ات: باشه من برم حاضر شم جیمین: باشه برو ج...

هنرمن کوچولوی من

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط