مردی دوست داشتنی ولی نداشتنیp3

هوپی: ولی اشکال داره
ات: چرا؟
هوپی: چون اگه رد بشی میری دفتر مدیر حالا این موضوع رو ولش کن بیا بریم پایین صبحونه بخوریم
ات: نه ممنون گشنم نیست
هوپی: چطور گشنت نیست لج نکن دیگه بیا بخور دیگه مگه نه نمیزارم بری.
ات: باشه میام
هوپی: پس من زود تر میرم
ات: باشه
ویو ادمین: جیهوپ رفت پایین و چند دقیقه بعد هم ات رفت. صبحانشونو خوردن که ات گفت:
ات: من دیگه میرم مظاحمتون نمیشم
هوپی: نه بیب تو باید شب پیشم بمونی(تازه 1 ساعته باهم دوست شدی)
ات: چی تو الان به من چی گفتی(دست پاچه نشو عادیه دیگه قراره زیرش بری عزیزم. ات: ادمین خفه شو. ادمین: باشه)



ببخشید کمه شاید بعدم گذاشتم چون دوستم نمیزاره هی میگه بریم خونه ما پس تا فعلا یا تا فردا بایب